معنی محاق
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(اِمف.) پوشیده شده، احاطه شده، سه شب آخر ماه قمری که در آن ماه از چشم ناظر زمینی دیده نمی شود. [خوانش: (مُ) [ع.]]
فرهنگ عمید
سه شب آخر ماه قمری که ماه دیده نمیشود، آخر ماه قمری،
حل جدول
وضعیت ماه در سه شب آخر ماههای قمری، هلال ماه بسیار باریک که از زمین دیده نمیشود.
سه شب آخر ماه
وضعیت ماه در سه شب آخر ماه های قمری، هلال ماه بسیار باریک که از زمین دیده نمی شود
مترادف و متضاد زبان فارسی
حالت ماه درسه شبآخرماه، پوشیده، ناپدید،
(متضاد) بدر، تربیع
فارسی به انگلیسی
New Moon, Wane
فرهنگ فارسی هوشیار
در تازی: کاهماهی شب هایی که ماه رو به کاهش است، در فارسی: بی ماهی سه شب پایان ماه که از زمین ماه دیده نمی شود، پوشیده شده فرو پوشیده (اسم) پوشیده شده احاطه شده، حالت ماه (قمر) در سه شب آخر ماه قمری که از زمین دیده نمیشود: ایمن شود فلک ز محاق و خسوف ماه گر ماه را بر تو فرستد بزینهار. (معزی)، سه شب آخر ماه قمری که در آن قمر بحالت محاق است.
فرهنگ فارسی آزاد
مَحاق، مُحاق، مِحاق، اخر ماه قمری، قسمتی از ماه که در نیمه دوم ماه قمری ملاحظه می شود، سه شب آخر ماه قمری،
معادل ابجد
149