معنی محموله

لغت نامه دهخدا

محموله

محموله. [م َ ل َ] (ع ص، اِ) محموله. آنچه از جائی به جائی برده شود از جنس باز یا بسته ها و غیره. || کالای تجاری. || نوعی از گندم تیره رنگ بسیار دانه مانند پنبه دانه که خوشه ٔ سطبر و دانه ٔ بسیار دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا) (آنندراج).

فرهنگ معین

محموله

(مَ لِ) [ع. محموله] (اِمف.) مؤنث محمول، کالایی که در یک بسته، مجموعه یا نوبت از جایی به جایی حمل می شود.

فرهنگ عمید

محموله

محمول

حل جدول

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مترادف و متضاد زبان فارسی

محموله

بار، بسته، محمول

فارسی به انگلیسی

محموله‌

Cargo, Consignment, Delivery, Freight, Goods, Lading, Load, Package, Shipment, Traffic

فارسی به عربی

محموله

جید، شحنه

فرهنگ فارسی هوشیار

محموله

جنس بار یا بسته، آنچه از جایی به جایی برده شود، کالای تجاری

فارسی به آلمانی

محموله

Ladung (f), Sendung (f), Verschiffung (f), Artig, Brav, Gut

معادل ابجد

محموله

129

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری