معنی مخلوط قیر و ماسه

حل جدول

عربی به فارسی

قیر

قیر خیابان , اسفالت , قیر معدنی , زفت معدنی

تعبیر خواب

ماسه

دیدن ماسه در خواب، نشانه روبرو شدن با کمبود و زیان است. - آنلی بیتون

دیدن شن و ماسه در خواب، بر پول و زیارت خانهی خدا دلالت دارد و ممکن است بر دشنامگویی و بهتان زدن نیز، دلالت داشته باشد. - خالد بن علی بن محد العنبری

سرراهتان پراز ماسه است: موانع بزرگ در سرراهتان قرار می گیرد.
باماسه چیزی درست می کنید: تدارکات یک سفر را خواهید دید. دیگران باماسه کار میکنند: یک معامله کوچک درپیش دارید - کتاب سرزمین رویاها


قیر

دیدن قیر درخواب، دلیل روزی بود. اگر بیند قیر داشت، دلیل که به قدر آن مال یابد. اگر بیند قیر می خورد، دلیل که به قدر آن چیزی حرام خورد - محمد بن سیرین

لغت نامه دهخدا

قیر

قیر. [ق َی ْ ی ِ] (ع ص) تیرانداز ماهر و زیرک و حاذق در آن. (منتهی الارب).

قیر. (معرب، اِ) جسم جامد غیرمتبلور سیاه رنگی که سطح شکستگی آن مانندشیشه ناصاف است و در اماکن نفتی قدیمی یافت میشود. ترکیب قیر همان ترکیبات هیدروکربورهای نفت است که درنتیجه ٔ اکسیداسیون حالت جمود پیدا کرده است. قیرهای طبیعی که به نام مومیایی و زفت رومی نیز نامیده میشوند و وزن مخصوص آنها بین 1/1 و 1/2 و سختی آنها کم و تقریباً 2 میباشد، علاوه بر ترکیبات هیدروکربور در ترکیب آنها ازت و اکسیژن و حتی گوگرد هم وجود دارد. در طبیعت ممکن است قیرهای معدنی با سنگهای آهکی آمیخته یا آنها را آغشته کرده باشد و در این صورت به نام آسفالت طبیعی نامیده میشوند. ساختن آسفالت مصنوعی هم با استفاده از همین آسفالتهای طبیعی صورت میگرفته.در پالایشگاههای نفت در ته دیگهای تصفیه مقادیر زیادی هیدروکربورهای خمیری یا جامد باقی میماند و آن همان قیرهای مصنوعی است که به بازار عرضه میشود و همه ٔ خواص قیرهای طبیعی را دارد. در بناها جهت جلوگیری ازنفوذ رطوبت قیر را به کار میبرند. قیر در حدود 100 درجه حرارت ذوب میشود. زفت رومی. مومیایی. قیر طبیعی. حجر قیر. اشبنت. قطران نفت. (فرهنگ فارسی معین).
- قیراندای، که بقیر انداید.
- قیراندود، مقیر. قیراندوده. قیرمالید. اندوده قیر.
- قیراندوده، قیرمالیده.
- قیراندودی، حاصل مصدر است از قیراندود کردن.
- قیرفام، سیاه برنگ قیر.
- قیرگون، بمانندقیر سیاه:
گر ماه تیر شیر نبارید بر سرت
بر قیرگون سرت که فروریخته ست شیر.
ناصرخسرو.
اعلام قیرگون شب به قیروان مغرب رسید. (سندبادنامه).
- قیری، منسوب به قیر. مثل قیر.
- || بسیار سیاه.

قیر. (اِخ) قصبه ٔ مرکزی بخش قیر و کارزین شهرستان فیروزآباد است و آب مشروب آن و آب زراعت اطراف از چشمه و دورشته قنات تأمین میشود. سکنه ٔ آن مطابق آخرین آمار2300 تن است. شغل اهالی زراعت، باغداری و کسب میباشد. از ادارات دولتی بخشداری و ژاندارمری بعلاوه یک دبستان و مسجد و حمام دارد. این قصبه مرکز معاملات طوایف قشقائی است که روغن و پشم و پوست را با قند و شکر و قماش و چینی غالباً معاوضه میکنند. یک بازار و در حدود 40 باب دکان دارد. راه ارتباطی آن با فیروزآبادفعلاً مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

قیر. (اِخ) شهری کوچک است [از فارس] و از آب زکان که از کوه دیه خسرویه بر میخیزد مشروب میشود. (نزههالقلوب، مقاله ٔ سوم ص 118، 217).


ماسه

ماسه. [س َ / س ِ] (اِ) سنگ ریزه ٔ خردتر از شن. شن بسیار ریز ناآمیخته با خاک. رمل. فُرش. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شن ریز و نرم و بدون خاک که آن را با سیمان مخلوط کنند و در ساختمان بکار برند. توضیح آنکه در زمین شناسی ماسه عبارت است از ذرات سنگ ریزه ای که قطر هریک از سنگ ریزه هایش از شن کوچکتر و از ذرات غبار بزرگتر است. سنگ ریزه ٔ درشت آن را شن گویند. (از فرهنگ فارسی معین). || قسمی ماهی بحر خزر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


مخلوط

مخلوط. [م َ] (ع ص) آمیخته شده. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد). آمیخته و درهم و شوریده و سرشته. (ناظم الاطباء).
- مخلوط شدن،آمیخته شدن. (ناظم الاطباء).
- مخلوط کردن، آمیختن و سرشتن و شوریدن. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

قیر

یونانی تازی گشته گژف هم آوای برف زفت گژف (اسم) جسم جامد غیر متبلور سیاه رنگی که سطح شکستگی آن مانند شیشه ناصاف است و در اماکن نفتی قدیمی یافت می شود. ترکیب قیر همان ترکیبات قیر همان هیدروکربورهای نفت است که در نتیجه اکسید اسیون حالت جمود را پیدا کرده است. قیرهای طبیعی که به نام مومیایی و زفت رومی نیز نامیده می شوند و وزن مخصوص آنها بین 1 , 1 و 2 , 1 و سختی آنها کم و تقریبا 2 می باشد علاوه بر ترکیبات هیدروکربور در ترکیب آنها ازت و اکسیژن و حتی گوگرد هم وجود دارد. در طبیعت ممکنست قیرهای معدنی یا سنگهای آهکی آمیخته یا آنها را آغشته کرده باشد و در این صورت به نام آسفالت طبیعی نامیده می شوند. ساختن آسفالت مصنوعی هم با استفاده از همین آسفالتهای طبیعی صورت می گرفته. در پالایشگاههای نفت در ته دیگهای تصفیه مقادیر هیدروکربورهای خمیری با جامد باقی می ماند و آن همان قیرهای مصنوعی است که به بازار عرضه می شود و همه خواص قیرهای طبیعی را دارد. در بناها جهت جلوگیری از نفوذ رطوبت قیر به کار می برند. قیر در حدود 100 درجه حرارت ذوب می شود زفت رومی مومیایی قیر طبیعی حجر قیر اشبنت قطران نفت: کمندست گیسویش همرنگ قیر همی آید از دو لبش بوی شیر یا مانند (مثل) قیر. بسیار سیاه.

فرهنگ معین

قیر

[ع.] (اِ.) جسم جامد یا نیمه جامد به رنگ سیاه مایل به قهوه ای که چسبنده است و بر اثر گرما نرم و سیُال می شود.

فرهنگ عمید

قیر

مادۀ غلیظ، سیاه‌رنگ، و چسبناکی که از نفت گرفته می‌شود و در ساخت آسفالت و عایق‌کاری بام ساختمان‌ها به‌ کار می‌رود،

معادل ابجد

مخلوط قیر و ماسه

1107

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری