معنی مدیرکل

حل جدول

مدیرکل

گرداننده چند اداره وزارتخانه‌ای


گرداننده چند اداره وزارتخانه‌ای

مدیرکل

فارسی به ترکی

مدیرکل‬

genel müdür

genel müdür

ترکی به فارسی

گنل مؤدؤر

مدیرکل

لغت نامه دهخدا

حسن حبل المتین

حسن حبل المتین. [ح َ س َ ن ِ ح َ لُل ْ م َ] (اِخ) (سید...) برادر کوچک مؤیدالاسلام سیدجلال الدین صاحب روزنامه ٔ «حبل المتین » منتشر در کلکته میباشد. او و برادر بزرگترش سیدمحمدعلی آقابزرگ پسران سیدمحمدرضا مجتهد کاشانی از علمای روحانی آغاز قرن چهاردهم هجری بودند، و برای شناسایی هریک به جای خود مراجعه شود.
توقیف و تبعید سیدحسن قبل از مشروطیت: اگرچه سیدحسن از عین الدوله هواداری میکرده لیکن دشمنی میرزاعلی اصغر اتابک بامؤیدالاسلام سبب شد که در سال 1319 هَ. ق. به خانه ٔسیدحسن ریختند و او را نزد عین الدوله حاکم تهران بردند. عین الدوله او را در مبارک آباد یکسال تحت نظر گذاشت و سپس بهند تبعید کرد. سیدحسن پس از دو سال ماندن نزد برادرش مؤیدالاسلام ناشر «حبل المتین » در کلکته، به تهران بازگشت روزنامه ٔ «حبل المتین » تهران را پایه گذاری کرد. نخستین شماره ٔ این روزنامه در دوشنبه ٔ پانزدهم اردیبهشت ماه 829 شمسی، جلالی و 29 آوریل 1907م. یعنی پس از چهارده سال از تأسیس «حبل المتین » کلکته که توسط مؤیدالاسلام پخش میشد، در تهران پخش گردید. در سرلوح این روزنامه مدیرکل «جلال الدین حسینی مؤیدالاسلام » و نایب مدیر «میرزا سیدحسن کاشانی » معرفی شده بود. ولیکن کارها، همه به عهده ٔ سیدحسن بوده است.و او آنرا شعبه و شاخه ای از حبل المتین کلکته میشمرد، و سال تأسیس حبل المتین کلکته یعنی سال 1311 هَ. ق. را بر آن نوشته بود. و تا توپ بستن مجلس به همین شکل ادامه داشت و از مشروطیت دفاع میکرد. کسروی گوید: در داستان پیمان روس و انگلیس و رخدادهای دیگر در این روزنامه گفتارهای پرمغز نوشت و سیدحسن پس از آن بدخواهی ها که با جنبش مشروطه خواهی کرده و به هواداری عین الدوله آن دشمنی ها را با کوششهای دو سید (بهبهانی و طباطبائی) کرده بود. این زمان به نیکی ها برخاست و شکست را بدین سان بست. (تاریخ مشروطه ٔ کسروی).
یکی از همکاران باأرج سیدحسن در پخش «حبل المتین » نویسنده ٔ معروف شیخ یحیی کاشی است که مدتی نیز سردبیرروزنامه ٔ ایران بوده است. پس از توپ بستن مجلس در 26 جمادی دوم 1326 هَ. ق. تقی زاده و مساوات و ملک المتکلمین به خانه ٔ عین الدوله رفته و از آنجا به خانه ٔ سیدحسن که نزدیک بود میروند، لیکن زنان سیدحسن از ترس قزاقهای شاه شروع به زاری کرده به ایشان پناه نمیدهند همین که ایشان بیرون می آیند چند تن از آنان بدست قزاقها اسیر میشوند و سیدحسن در آغاز در میان آب انبار خانه پنهان شده و سپس به سفارت انگلیس رفته و همراه تقی زاده پناهنده شد و بدین روش از گرفتار شدن به سرنوشت جهانگیرخان و ملک المتکلمین رهیده و در پایان به اتفاق چهار تن دیگر از طرف شاه به قفقاز تبعید شد، لیکن پس از مدتی توقف در رشت شماره ٔ نخستین روزنامه ٔ «حبل المتین » را در محرم 1327 هَ. ق. منتشر کرد وچهار ماه ادامه داد و سپس همراه مجاهدان مشروطه خواه بسرداری محمدولیخان سردارسپه و سرداریحیی به تهران آمده و پس از اخراج شاه و پایان دادن به استبداد صغیر، سیدحسن روزنامه را دوباره منتشر کرد.
توقیف حبل المتین: دوره ٔ جدید حبل المتین در ماه جمادی دوم آغاز شد و در شماره ٔ ششم (1327 هَ.ق.) بمناسبت مقاله ای که بعنوان «اذا فسد العالم فسدالعالم » بقلم سیدنورالدین پسر سیداسداﷲ خرقانی منتشر ساخت، تحت تعقیب قرار گرفت. مشروطه خواهان که به آسانی شاه را اخراج کرده و پسرش را بجای او نشانده بودند چنان مغرور بودند که نیازی به تصفیه ٔ دستگاه فاسداستبدادی نمیدیدند و این دستگاه فاسد برای جلوگیری از پیشرفت نهضت از هیچگونه خرابکاری کوتاهی نکرد. ازجمله این مقاله را بهانه کرده و عوام را تحریک کردند و محکمه ای به عضویت معاون حضرت و صدرالاشراف و مشاورالملک و شیخ هادی که همگی از اطرافیان محمدعلی شاه بودند تشکیل داده و سیدحسن حبل المتین را به پرداخت 250 تومان و سه ماه زندان و 23 ماه توقیف روزنامه ٔ «حبل المتین » محکوم کردند. روزنامه ٔ حکمت چ مصر درباره ٔ این حکم ضد آزادی مقاله ای به عنوان «پاداش خدمات هجده ساله ٔ حبل المتین » منتشر کرد و حکم را از نظر قانونی باطل شمرده گوید: محکومیت او برای گرفتن انتقام ازمقالات آزادیخواهانه ٔ او پیش و پس از انقلاب مشروطیت بوده است. این حکم ظالمانه در افکار عمومی مردم ایران سوء اثر بخشید و وزیر عدلیه مجبور شد برای نخستین بار به تشکیل محکمه ٔ تمیز (دیوان عالی کشور) تن دردهد. و این دیوان محکومیت سیدحسن را لغو کرد. لیکن سیدحسن حبل المتین پس از آزادی از ترس دستگاه فاسد از اقدامات سیاسی دست برداشت و خانه نشینی گزید تا آنکه درتهران درگذشت. (از تاریخ مشروطه ٔ کسروی) (تاریخ جراید صدر هاشمی) (تاریخ بیداری ایرانیان چ 2 ج 2 ص 397).


سالار

سالار. (اِ) در پهلوی و در پازند «سالار» (نیبرگ 286)، ارمنی «سلر». همریشه و هم معنی سردار. و در این کلمه دال افتاده و «را» به «لام »بدل شده. (هوبشمان 692). از سال + آر (آورنده). (حاشیه ٔ برهان چ معین). اتراک به لهجه ٔ خود سالار را مفتوح و محذوف الالف و مشدد گویند. چنانکه مولوی گفته:
من ترکم و سرمستم مستانه قلج بستم
در ده شدم و گفتم سلار سلام علیک.
(انجمن آرا) (آنندراج).
|| سالخورده. (برهان). پیر. ریش سفید. صاحب سال. سال دارنده. و سالار بمعنی سالدار است. آن را سال آر نیز توان گفت. (انجمن آرا) (آنندراج). پیر. (استینگاس). پیر. شیخ. ولی سپس بمعنی سر و رئیس آمده است بی التفاتی به معنی پیری: بجز پیر سالار لشکر مباد. (قابوسنامه). || کهن. (برهان). در زفانگویا بمعنی کهنه آمده. (رشیدی). اصل آن در لغت کهنه و پیر و سالدارنده. (انجمن آرا). سالیان بر او بر گذشته. || سردار. (برهان) (جهانگیری). سردار بزرگ. (انجمن آرا). سردار و مهتر و امیر. (ناظم الاطباء). فرمانده. سپه سالار. سپهبد. سرکرده. سرلشکر. سرهنگ. امیرالجیش:
ایا خورشید سالاران گیتی
سوار رزم ساز و گرد نستوه.
رودکی.
زریر سپهبدبرادرش بود
که سالار گردان لشکرش بود.
دقیقی.
گفت سالار قوی باید به پروان اندرون
زانکه در کشور بود لشکر تن و سالار سر.
میزبانی بخاری.
چو افراسیاب آن سپه را بدید
که سالارشان رستم آمد پدید.
فردوسی.
خروشی بر آمد بکردار رعد
از این روی رستم و زان روی سعد
همی تاختند اندر آن رزمگاه
دو سالار بر یکدگر کینه خواه.
فردوسی.
که گردان کدامند و سالار کیست
ز رزم آوران جنگ را یار کیست.
فردوسی.
بگرد جهان چار سالار من
که هستند بر جان نگهدار من
ابا هریکی زان ده و دو هزار
از ایرا نیانند جنگی سوار.
فردوسی.
آنکه زیباتر و در خورتر و نیکوتر از او
هیچ سالار و سپهدار نبسته است کمر.
فرخی.
در تواریخ چنان می خوانند که فلان پادشاه فلان سالار را به فلان جنگ فرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 360). فوجی لشکر قوی با سالاری هشیار و کاردان برود ساخته و کار ایشان را کفایت کرده شود. (ایضاً ص 481). و سالار این لشکر را پنهان مثال داده بود تا یوسف را نگاه دارد. (ایضاًص 244).
ور لشکری است اینکه همی بینی
سالار و میر کیست بر این لشکر.
ناصرخسرو.
وین خردمند سخندان زان سپس
مهتر و سالار هر دو لشکر است.
ناصرخسرو.
تو چه گوئی که اگر عقل نبودستی
یک تن از مردم سالار هزارستی ؟
ناصرخسرو.
- سالار ترکان:
چو در شهر سالار ترکان رسید
خروش آمد و دیده بانش بدید
فردوسی.
برآورد پوشیده راز نهفت
همه پیش سالار ترکان بگفت.
فردوسی.
- سالار چین:
سکندر بیامد ترنجی بدست
از ایوان سالار چین نیم مست.
فردوسی.
- سالار خانیان:
سالار خانیان را باخیل و با خدم
کردی همه نگون و نگون بخت و خاکسار.
منوچهری.
- سالار مکران زمین:
فرستاد کس نزد خاقان چین
به فغفور و سالار مکران زمین.
فردوسی.
- سالار هند:
چو سالار هند آن سران را بدید
فراوان بپرسید و پاسخ شنید.
فردوسی.
|| نقیب. (مهذب الاسماء) (مجمل اللغه) (دهار) (ترجمان القرآن). مهتر چند کس. (ترجمان القرآن): ولایت مرو که برسم وی بود سالار غلامان سرایی حاجب بکتغدی را داد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 534). من سالار غلامان سرایم و شغلی سخت گران دارم. (ایضاً ص 443). چون شراب نیرو کردی... بلکاتکین را مخنث خواندی... و سالار غلامان سرایی بکتغدی را کور و گنگ. (ایضاً ص 220). سالاردزدان را بر او رحمت آمد. (گلستان).
- سالار مغنیان. رجوع به قاموس کتاب مقدس و مغنیان شود.
|| هر شخصی که دارای شغل بزرگ و منصب رفیع و مقام بلندی باشد. (استینگاس) (ناظم الاطباء). رجال. اعیان:
خردمند را سر نگونسار کرد
بدان را بهر جای سالار کرد.
فردوسی.
امیر بر تخت نشست و سالاران و حجاب با کلاههای دوشاخ. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 376). علی دایه و خویشاوندان و سالاران محتشم درون این سرای دکانی بود سخت دراز پیش از بار آنجا بنشستندی. (ایضاً ص 134).
رفتم بنزد هر سر و سالاری
گشتم بگرد هردر و میدانی.
ناصرخسرو.
تو آنی که از یک مگس رنجه ای
که امروز سالار و سرپنجه ای.
سعدی (بوستان).
بعد از آن گفتمش کای سالار حر
چیست اندر پشتت آن انبان پر.
مولوی.
|| صاحب اختیار. قائد. خداوند:
خرد باد همواره سالار تو
مباد از جهان جز خرد یار تو.
ابوشکور.
چو سالارشاه [محمود] این سخنهای نغز
بخواند ببیند به پاکیزه مغز
ز گنجش من ایدر شوم شادمان
کزو دور بادا بد بدگمان.
فردوسی.
همیشه تا مه و سال آورد سپهر همی
تو در زمانه بمان همچنان شه و سالار.
ابوحنیفه اسکافی (از بیهقی چ ادیب ص 281).
از جان و تنت ناید الاکه همه خیر
چون علم شود بر تن و بر جان تو سالار.
ناصرخسرو.
زو مبین نیک و بد و زشت و نکو هرگز
بل ز سازنده ٔ او بین و ز سالارش.
ناصرخسرو.
و همچنان مردم به فضیلت سخن از دیگر حیوانات جدا گردد... سالار شود. (نوروزنامه). نیکوروتر و به عقل تمام، آن را بر همه فرزندان سالار کرد. (قصص الانبیاء جویری ص 33).
باده را بر خرد مکن غالب
دیو را بر ملک مکن سالار.
خاقانی.
دهر چو بی تست خاک بر سر سالار او
ده چو ترا نیست باد در کف دهقان او.
خاقانی.
گرفتم که سالار کشور نیم
به عزت ز درویش کمتر نیم.
سعدی (بوستان).
سپاهی که عاصی شود بر امیر
ورا تا توانی به خدمت مگیر
ندانست سالار خود را سپاس
ترا هم نداند، ز غدرش هراس !
سعدی (بوستان).
|| عارض. عارض جند. سالار لشکر. (منتهی الارب). || سرهنگ. سرکرده. افسر: و یکی از سالاران خویش نامزد فرمود بجنگی. (کلیله و دمنه).
چو سالاری از دشمن افتد بچنگ
به کشتن درش کرد باید درنگ.
سعدی (بوستان).
|| حاکم و فرمانگزار. (ناظم الاطباء). نایب السلطنه. نایب الحکومه. (استینگاس). حاکم نظامی. والی:
به فرخ بفرمود تا برنشست
یکی مرزبان بود خسروپرست
که سالار او بود بر نیمروز
گرانمایه و گرد و لشکرفروز.
فردوسی.
سالاری باید با نام و حشمت که آنجا [هندوستان] رود، غزو کند و خراجها بستاند. چنانکه قاضی تیمار عملها و مالها میکشد و آن سالار بوقت خود به غزو میرود... امیر را بگوی که بباید فرمود تا خلعت وی [احمد ینالتکین] راست کنند زیاده از آنکه اریارق را که سالارهندوستان بود ساختند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 269). امیر فرمود خلعت احمد راست کردند طبل و علم و کوس و آنچه به آن رود که سالاران را دهند. (ایضاً ص 270). اسب سالار هندوستان بخواستند و برنشست و برفت. (ایضاً ص 272). || فرمانروا. شخص اول مملکت. مجازاً شاه:
هم از دانش و رای بوذرجمهر
هم از بخت سالار خورشید چهر.
فردوسی.
هم از شاه و دستور و از لشکرش
ز سالار بیدار و از کشورش.
فردوسی.
تو بیدار باش و جهاندارباش
ابا داد همواره سالارباش.
فردوسی.
پیام داد به درگاهش آفتاب که من
ترا غلامم از آن بر نجوم سالارم.
خاقانی.
خبر دادند سالار جهان را
که چون فرهاد دید آن دلستان را.
نظامی (خسرو و شیرین).
- سالار ایران:
بگویش که سالار ایران تویی
اگر چه دل و چنگ شیران تویی.
فردوسی.
- سالار توران:
چو بشنید سالار توران پشنگ
چنان خواست کآیدبه ایران بجنگ.
فردوسی.
|| رئیس. سر. (استینگاس) (ناظم الاطباء). سرپرست. مدیر:
یکی مهتری نامبردار بود
که بر آخور اسب سالار بود.
فردوسی.
به آن آخور اسب سالار باش
به هرکار با هرکسی یار باش.
فردوسی.
رجوع به سالار آخور و آخورسالار شود. به این معنی با کلمات مختلف ترکیب شود.چون: آخورسالار. بارسالار. پرده سالار. خوان سالار. سالارآخور. سالاربار. سالار پرده. سالار حاج. سالار نوبت. قافله سالار. و در این کلمات مترادف با کلمه ٔ ترکی «باشی » بمعنی سر است. رجوع به هریک از ترکیبات فوق شود. || در تداول مردم گناباد بر دهقانان و کشاورزان کاردیده ٔ دل آگاه اطلاق گردد و در آغاز نام آنان بصورت لقب گونه و عنوانی آید. چنانکه گویند: «سالار حسن، سالار علی، سالار حسین...».
- آخرسالار، آخورسالار. میرآخور.
- بارسالار، رئیس تشریفات.
- پرده سالار.
- جهان سالار، شاه جهان.
- خوان سالار، رئیس آشپزخانه و کل مطبخ.
- دریاسالار، امیرالبحر اول.
- رزم سالار، فرمانده ٔ جنگ.
- سابقه سالار، ایزد تعالی.
- سالار بار، رئیس تشریفات.
- سالار بیت الحرام، حضرت محمد (ص).
- سالار پرده، حاجب.
- سالار جنگ، فرمانده.
- سالار حاج، امیرالحاج.
- سالار ستارگان، آفتاب.
- سالار قافله، پیشرو قافله.
- سالار قوم، مهتر قوم.
- سالار نوبت، رئیس پاسداران.
- سپاه سالار، سپهسالار. سردار سپاه.
- سروسالار، مرد بزرگ و محتشم.
- قافله سالار، کاروان سالار. پیشرو قافله.
- مائده سالار. رجوع به همین ترکیب شود.
- مادی سالار، رئیس میرابها به اصفهان در دوره ٔ صفویه.
- میده سالار. رجوع به همین ترکیب شود.
- ناوسالار. رجوع به همین ترکیب شود.
- هفت سالار، هفت ستاره:
هفت سالار کاندرین فلکند
همه گرد آمدند در دو وداه.
رودکی.
|| این کلمه در زبان پهلوی نیز بمعنی سر، و رئیس در ترکیبات زیرآمده است:
- ارتیشتاران سالار، سپهسالار بزرگ. فرمانده جنگجویان. (ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان کریستنسن چ 2 ص 303).
- خوان سالار، رئیس کل مطبخ. (ایضاً ص 417).
- اندریمان سالار، حاجب بزرگ و رئیس تشریفات.
- پایگان سالار، فرمانده ٔ پیاده نظام. (ایضاًص 417).
- پشتیگ بان سالار، فرمانده ٔ نگهبانان سلطنتی.
- دیه سالار، رئیس روستاگ.
- سپاه سالار، سپاهبد. (ایضاً ص 398).
- گند سالار، فرمانده ٔ گند، واحد بزرگی از سپاه. (ایضاً ص 237).
- واستریوشان سالار، مدیرکل خراج. رئیس مالیات ارضی. (ایضاً ص 128).


نبل

نبل. [ن ُ ب ِ] (اِخ) نوبل. آلفرد برنارد. از دانشمندان و مکتشفان بزرگ جهان و مبتکر جایزه ٔ نبل است. وی به سال 1833 م. در سوئد تولد یافت. پدرش امانوئل، مهندس ساختمان بود. آلفرد نبل باآنکه تحصیلات کلاسی مرتبی نداشت اما به برکت هوش و پشتکار فوق العاده ٔ خود توانست در آغاز جوانی به زبانهای فرانسه و انگلیسی و آلمانی و روسی آشنائی و تسلط یابد و باوجود عشق و علاقه ٔ وافرش به ادبیات، در علم شیمی متبحر و صاحب نظر شود. وی با مطالعات و تحقیقاتی که در مواد منفجره ٔ «نیتروگلیسرین » کرد موفق به اختراع دینامیت گردید و چندی بعد به سال 1875 ژلاتین منفجره را که قدرت انفجارش به مراتب بیش از دینامیت است کشف و اختراع کرد و سیزده سال بعد به اختراع «بالیستیت » توفیق یافت که نخستین باروت بی دود نیتروگلیسرین است. نبل با ساختن دینامیت و بر اثر آن استخراج معادن نفت، با کمک برادران خویش، صاحب ثروت سرشاری شد و چون هدف وی از تحقیق در زمینه ٔ مواد منفجره تسهیل کار بشر در ترقیات صنعتی از قبیل استخراج معادن و احداث تونل ها و امثال آن بود و به خلاف هدف اخلاقی وی اختراعش را در جنگها به کار بردند و موجب کشتار دسته جمعی انسانها شدند، وی به جبران سؤاستفاده ای که جنگجویان جهان از نتیجه ٔ اختراعش کردند، یک سال پیش از آنکه چشم از جهان فروبندد (1896 م.) وصیتنامه ای تنظیم کرد و بر اساس آن مبلغی بیش از31میلیون کُرون (بالغ بر 250 میلیون تومان) از ثروت خویش را به صورت وجه نقد به عنوان سرمایه ای وقف کردتا از عواید آن هرساله به اشخاصی که منشاء خدمتی به عالم علم و بشریت بوده اند جایزه پرداخت شود. زمینه هائی که وی مایل بود در آنها محرک پیشرفت بشر شود عبارت از فیزیک، شیمی، طب، ادبیات و برادری ملل است. وی در وصیتنامه ٔ خود خاطرنشان کرد که این جوایز باید به شایسته ترین افراد جهان چه اهل اسکاندیناوی باشند وچه از دیگر ممالک، اهدا شود. امر توزیع جوایز به سه مؤسسه ٔ سوئدی و یک کمیته ٔ مخصوص منتخب از پارلمان نروژ واگذار گردید. این وظیفه بین دو عضو ایالت پادشاهی متحده ٔ سوئد و نروژ که در آن زمان به صورت واحد اداره می شدند تفویض شد و بطورکلی اجرای وصیتنامه به عهده ٔ موطن اصلی وی سوئد محول رفت. وصیتنامه ٔ نبل درژانویه ٔ 1897 باز شد و کار رسیدگی و تسویه ٔ ثروت وی چهار سال به طول انجامید زیرا چند تن از بازماندگان او به وصیتنامه اعتراض کرده بودند. مشکلات و اختلافات بسیاری در چگونگی اجرای وصیتنامه ٔ نبل پیش آمد و بین کشورها و حتی جمعیت ها و احزاب مختلف اختلافاتی پدیدآمد، اما بالاخره پس از مذاکرات طولانی اساسنامه ٔ تأسیس بنیاد نبل و مقررات مربوط به اعطای جوایز در تاریخ 25 ژوئن سال 1900 توسط پادشاه سوئد در شورای سلطنتی به تصویب رسید. بنیاد نروژی نبل نیز در سال 1905 تأسیس شد. برای اعطای جوایز چند هیأت و کمیته فعالیت می کنند. این هیأت ها هر سال درباره ٔ برندگان تصمیم میگیرند. نامزدی کاندیداها بایستی تا قبل از اول فوریه ٔ هر سال به هیأت مربوط ابلاغ شود و شخص یا مؤسسه ای که کسی را نامزد میکند باید صاحب صلاحیت و واجد شرایط مخصوصی باشد. از سال 1901 تا 1963 از کلیه ٔ کشورهای جهان فقط 31 کشور برنده ٔ جایزه ٔ نبل شده اند.
از میان کلیه ٔکشورها، امریکا بیش از سایر ممالک برنده داشته است، و دیگر کشورهای برنده به نسبت تعداد جوایزی که نصیب افرادشان شده است عبارتند از: انگلستان، آلمان، فرانسه، سوئد. جایزه ٔ ادبیات بیشتر نصیب فرانسوی ها و جوایز فیزیک و طب و صلح غالباً نصیب امریکائیها شده است. اینک اسامی برندگان جایزه ٔ نبل به ترتیب سالها در هر رشته:
برندگان جایزه ٔ ادبیات
1901 سولی پرودوم، فرانسه
1902 کریستیان ماتیاس تئودورمومزن، آلمان
1903 بیورنستیِرن مارتینوس بیورنسون، نروژ
1904 1- فردریک میسترال، فرانسه
2- خوزه اچه گارای یی ایزاگیره، اسپانیا
1905 هنریک سینکویچ، لهستان
1906 جوزوئه کاردوچّی، ایتالیا
1907 رودیارد کیپلینگ، انگلیس
1908 رودلف کریستوف اویکن، آلمان
1909 سلما اوتیلینا لوویزا لاگرلف، سوئد
1910 پل یوهان لودویک هایزه، آلمان
1911 موریس مترلینک، بلژیک
1912 گرهارت یوهان روبرت هَوپتمان، آلمان
1913 سِر رابیندرانات تاگور، هندوستان
1914 توزیع نشد.
1915 رومن رولان، فرانسه
1916 کارل گوستاو ورنرفون هیدنستام، سوئد
1917 1- کارل آدولف گیِلروپ، دانمارک
2- هنریک پونتوپیدان، دانمارک 1918 برای سال بعد محفوظ ماند.
1919 جایزه ٔسال قبل که توزیع نشده بود به صندوق مخصوص صلح ریخته شد و جایزه ٔ این سال نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1920 جایزه ٔ سال قبل به کارل فریدریک جرج شپیتلر، سویس و جایزه ٔ این سال به کنوت پدرسون هامسون، نروژ
1921 آناتول فرانس، فرانسه
1922 خاسینتو بناونته یی مارتینث، اسپانیا
1923 ویلیام باتلر ییتس، ایرلند
1924 ولادیسلاو ستانیلاوا ریمونت، لهستان
1925 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1926 جایزه ٔ سال قبل به جرج برنارد شا، انگلیس. جایزه ٔ سال 1926 برای سال بعد محفوظ گردید.
1927 جایزه ٔ سال قبل به خانم گرازیا دلدا، ایتالیا. جایزه ٔ سال 1927 برای سال بعد محفوظ ماند.
1928 جایزه ٔ سال قبل به هانری برگسون، فرانسه. جایزه ٔ سال 1928 به سیگرید اوندست، نروژ
1929 توماس مان، آلمان
1930 سینکلر لویس، آمریکا
1931 اریک اکسل کارلفلت، سوئد
1932 جان گالزورثی، انگلیس
1933 ایوان الکسیویچ بونین، روسیه
1934 لوئیچی پیراندلّو، ایتالیا
1935 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1936 جایزه ٔ سال قبل به صندوق کل ریخته شد. جایزه ٔ سال 1936 به یوجین گلادستون اونیل، آمریکا
1937 روژه مارتن دو گار، فرانسه
1938خانم پرل باک، آمریکا
1939 فرانس امیل سیلانپا، فنلاند
1940 یک سوم به صندوق کل و دوسوم آن به صندوق مخصوص جایزه ٔصلح ریخته شد.
1941 به ترتیب سال قبل عمل شد.
1942 به ترتیب فوق عمل شد.
1943 به ترتیب فوق عمل شد.
1944 یوهانس ویلهلم ینسن، دانمارک
1945 خانم گابریلا میسترال، شیلی
1946 هرمان هسه، سوئیس
1947 آندره پل گیوم ژید، فرانسه
1948 تامس ستیرنز الیوت، انگلیس
1949 برای سال بعد محفوظ ماند.
1950 جایزه ٔ سال قبل به ویلیام فالکنر، آمریکا و جایزه ٔ سال 1950 به برتراند راسل، انگلیس
1951 پر فابیان لاگرکویست، سوئد
1952 فرانسوا موریاک، فرانسه
1953 سِر وینستون لئونارد سپنسر چرچیل، انگلیس
1954 ارنست میلر همینگوی، آمریکا
1955 هالدور کیلیان لاخسنس، ایسلند
1956 خوان رامون خیمنث، اسپانیا
1957 آلبر کامو، فرانسه
1958 بوریس لئودینوویچ پاسترناک، روسیه
1959 سالواتوره کوازیمودو، ایتالیا
1960 سن ژان پرس، فرانسه
1961 ایوو آندریچ، یوگوسلاوی
1962 جان ستین بک، آمریکا
1963 گیورگوس سِفِریس، یونان
1964 ژان پل سارتر، فرانسه (از قبول جایزه امتناع کرد)
برندگان جایزه ٔ پزشکی:
1901 امیل آدولف فون برینک، آلمان
1902 سِر رونالد راس، انگلیس
1903 نیلسون ریبرک فینسن، دانمارک
1904 ایوان پطروویچ پاولوف، روسیه
1905 روبرت کوخ، آلمان
1906 1- کامیلو گولجی، ایتالیا
2- سانتیاگو رامون یی کاخال، اسپانیا
1907 شارل لوئی آلفونس لاوران، فرانسه
1908 1- پل ارلیخ، آلمان
2- ایلیا ایلیچ مچنیکف، روسیه
1909 امیل تئودور کوخر، سوئیس
1910 آلبرخت کوسل، آلمان
1911 آلوار گولستراند، سوئد
1912 آلکسیس کارِل، فرانسه
1913 شارل روبر ریشه، فرانسه
1914 ربرت بارانی، مجارستان
1915 برای سال بعد محفوظ ماند.
1916 جایزه ٔ سال قبل به صندوق مخصوص ریخته شد. جایزه ٔسال 1916 نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1917 برای سال بعد محفوظ ماند.
1918 به ترتیب فوق عمل شد.
1919 به ترتیب فوق عمل شد.
1920 جایزه ٔ سال قبل به ژول بورده، بلژیک و جایزه ٔ سال 1920 به شاک اوگوست آستین کروخ، دانمارک
1921 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1922 برای سال بعد محفوظ ماند.
1923 جایزه ٔ سال قبل به:
1- آرکیبالد ویویان هیل، انگلیس
2- اوتو فریتز مایرهوف، آلمان
و جایزه ٔ سال 1923 به تساوی به:
1- سِر فردریک گرانت بانتینگ، کانادا
2- جان جیمس ریچارد ماکلئود، کانادا
1924 ویلهلم آینتهوون، هلند
1925 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1926 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1927 جایزه ٔ سال قبل به یوهانس اندریا گریب فیبیگر، دانمارک و جایزه ٔ سال 1927 به یولیوس واگنر یاورِگ، اطریش
1928 شارل ژول هانری نیکول، فرانسه
1929 1- کریستیان آیکمان، هلند
2- سِر فردریک گولند هاپکینس، انگلیس
1930 کارل لاندشتاینر، اطریش
1931اوتوهاینریش واربورک، آلمان
1932 1- سِر چارلز سکات شرینگتون، انگلیس
2- ادگارد داگلاس اِیدریَن، انگلیس
1933 تامس هانت مورگان، امریکا
1934 1- جورج هویت ویپل، امریکا
2- جورج ریچاردز ماینت، امریکا
3- ویلیام پری مورفی، امریکا
1935 هانس شپمان، آلمان
1936 1- سِر هنری هالت دیل، انگلیس
2- اوتو لووی، اطریش
1937 آلبرت سنت گیورگی فون ناگیرا پولت، مجارستان
1938 برای سال بعد محفوظ ماند.
1939 جایزه ٔ سال قبل به کورنِی ژان فرانسوا هایمانس، بلژیک. جایزه ٔ سال 1939 به گرهارد دوماگ، آلمان
1940 یک سوم به صندوق کل، بقیه به صندوق مخصوص جایزه ٔ طب ریخته شد.
1941به ترتیب فوق عمل شد.
1942 به ترتیب فوق عمل شد.
1943 برای سال بعد محفوظ ماند.
1944 جایزه ٔ سال قبل به:
1- هنریک کارل پیتر دام، دانمارک
2-ادوارد ادلبرت دویزی، امریکا
و جایزه ٔ سال 1944 به:
1- جوزف ارلانگر، امریکا
2- هربرت سپنسر گاسر، امریکا
1945 1- سِر الکساندر فلمینگ، انگلیس
2- ارنست بوریس چِین، انگلیس
3- سِر هاوارد والتر فلوری، انگلیس
1946 هرمان جوزف مولر، امریکا
1947 1- کارل فردیناند کُری، امریکا
2- خانم گرتی ترزا کُری، امریکا
3- برناردو آلبرتو هوسی، آرژانتین
1948 پل هرمان مولر، سوئیس
1949 1- والتر رودلف هس، سوئیس
2- آنتونیو کیتانودو آبرو فریر اگاس مونیز، پرتقال
1950 1- ادوارد کالوین کندال، امریکا
2- تادیوبوس رایخستاین، سوئیس
3- فیلیپ شوالتر هنچ، امریکا
1951 ماکس تایلر، امریکا
1952 سلمن ابراهام واکسمن، امریکا
1953 1- سِر هانس آدولف کربس، انگلیس
2- فریتز آلبرت لیپمان، امریکا
1954 1- جان فرانکلین اندرس، امریکا
2- تامس هاکل ولر، امریکا
3- فردریک چَپمن رابینز، امریکا
1955 اکسل هوگو تئودور تئورل، سوئد
1956 1- اندره فردریک کورناند، آلمان
2- ورنر فورسمان، آلمان
3- دیکینسون ریچاردز جونیور، امریکا
1957 دانیل بووت، ایتالیا
1958 1- جورج ولز بیدل، امریکا
2- ادوارد لوری تاتوم، امریکا
3- جوشوئا لدربرگ، امریکا
1959 1- سِوِرو اوکوئا، امریکا
2- آرتور کورنبرگ، امریکا
1960 1- سِر (فرانک) مکفارلین برنت، استرالیا
2- پیتر برایان مداوار، انگلیس
1961گئورگ فون بِکِشی، امریکا
1962 1- جیمس دیوئی واتسون، امریکا
2- فرانسیس هاری کامپتن کریک، انگلیس
3- موریس ویلکینز، انگلیس
1963 1- آلن لوید هاجکین، انگلیس
2- اَندرو فیلدینگ هاکسلی، انگلیس
3- سِر جان کارو اکلس، استرالیا
برندگان جایزه ٔ فیزیک:
1901 ویلهلم کونراد رونتگن، آلمان
1902 1- هندریک انتون لورنتس، هلند
2- پیتر زیمان، هلند
1903 1- آنتوان هانری بکرل، فرانسه
2- پیر کوری، فرانسه
3- خانم ماری کوری، فرانسه
1904 لرد جان ویلیام سترات رایلی، انگلیس
1905 فیلیپ ادوارد آنتوان فون لنارد، آلمان
1906 سِر جوزف جان تامسون، انگلیس
1907 آلبرت اِیبراهام میکلسون، امریکا
1908 گابریل لیپمان، فرانسه
1909 1- گوگلیلمو مارکونی، ایتالیا
2- کارل فردیناند براون، آلمان
1910 یوهانس دیدریک وان دِر والس، هلند
1911 ویلهلم وین، آلمان
1912 نیلسن گوستاف دالن، سوئد
1913 هایکه کامرلینخ اونس، هلند
1914ماکس فون لاو، آلمان
1915 1- سِر ویلیام هنری براگ، انگلیس
2- سِر (ویلیام) لاورنس براگ، انگلیس
1916 برای سال بعد محفوظ گردید.
1917 برای سال بعد محفوظ گردید.
1918 جایزه ٔ سال قبل به چارلز گلوور بارکلا، انگلیس. جایزه ٔ سال 1918 برای سال بعد محفوظ ماند.
1919 جایزه ٔ سال قبل به ماکس کارل ارنست لودویک پلانک، آلمان و جایزه ٔ سال 1919 به یوهانس ستارک، آلمان
1920 ادوارد شارل گیوم، فرانسه
1921 برای سال بعد محفوظ ماند.
1922 جایزه ٔ سال قبل به آلبرت آینشتاین، آلمان و جایزه ٔ سال 1922 به نیلس بور، دانمارک
1923 رابرت اندروزمیلیکان، امریکا
1924 جایزه ٔ این سال برای سال بعد نگاه داشته شد.
1925 جایزه ٔ سال قبل به کای مان جورج سیگبان، سوئد و جایزه ٔ سال 1925 برای سال بعد محفوظ ماند.
1926 جایزه ٔ سال قبل به:
1- جیمس فرانک، آلمان
2- گوستاف هرتز، آلمان
جایزه ٔ سال 1926 به ژان باتیست پرین، فرانسه
1927 1- آرتور هالی کامپتن، امریکا
2- چارلز تامسون ریز ویلسون، انگلیس
1928 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1929 جایزه ٔ سال قبل به سِر اون ویلانس ریچاردسون، انگلیس و جایزه ٔ سال 1929 به پرنس لوئی ویکتور دُ بروگلی، فرانسه
1930 سِر چاندرااسخارا رامان، هند
1931 برای سال بعد محفوظ ماند.
1932 جایزه ٔ سال قبل به صندوق مخصوص ریخته شد و جایزه ٔ سال 1932 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1933 جایزه ٔ سال قبل به ورنر هایزنبرک، آلمان و جایزه ٔ سال 1933 به:
1- اروین شرودینگر، اطریش
2- پول اِیدرین موریس دیراک، انگلیس
1934 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1935 جایزه ٔ سال قبل به صندوق ریخته شد و جایزه ٔ این سال به سِر جیمس چادویک، انگلیس
1936 1- ویکتور فرانتز هس، اطریش
2- کارل دیوید اندرسون، امریکا
1937 1- کلینتون جوزف دیویسون، امریکا
2- سِر جورج پاکت تامسون، انگلیس
1938 انریکو فرمی، ایتالیا
1939 ارنست اورلاندو لاورنس، آمریکا
1940 جایزه توزیع نگردید و یک سوم آن به صندوق عمده و دوسوم آن به صندوق مخصوص جایزه ٔ فیزیک ریخته شد.
1941 به ترتیب فوق عمل شد.
1942 به ترتیب فوق عمل شد.
1943 برای سال بعد محفوظ ماند.
1944 جایزه ٔ سال قبل به اتو سترن، آمریکا و جایزه ٔ سال 1944 به آیزیدور آیساک رابی، آمریکا
1945 ولفگانگ پاولی، اطریش
1946 پرسی ویلیامز بریجمن، امریکا
1947 سِر ادوارد ویکتور اپلتون، انگلیس
1948 پاتریک مینارد ستیوارت بلاکت، انگلیس
1949 هیدکی یوکاوا، ژاپن
1950 سسیل فرانک پاول، انگلیس
1951 سِر جان داگلاس کاک رافت، انگلیس
1952 1- فلیکس بلاک، امریکا
2- ادوارد میلز پرسل، امریکا
1953 فریتز (فردریک) زرنیک، هلند
1954 1- ماکس بورن، انگلیس
2- والتر بوت، آلمان
1955 1- ویلیس یوجین لم جونیور، آمریکا
2- پولیکارپ کوش، امریکا
1956 1- ویلیام شاکلی، امریکا
2- جان باردین، امریکا
3- ولتر هاوزر براتین، امریکا
1957 1- چِن نینگ یانگ، چین
2- تسونگ دائو لی، چین
1958 1- پاوِل الکسیویچ چِرِنکوف، روسیه
2- ایلیا میخایلویچ فرانک، روسیه
3- ایگور یوگنیویچ تام، روسیه
1959 1- امیلیو جینو سگره، امریکا
2- اوون چیمبرلین، امریکا
1960 دانالد آرتور گلیزر، امریکا
1961 1- رابرت هوفستاتر، امریکا
2- رودلف موسباور، آلمان
1962 لِف داویدویچ لاندو، روسیه
1963 1- ماریا گیوپرت مَیِر، امریکا
2- هانس ینسن، آلمان
3- یوجین پل ویگنر، امریکا
1964 1- چارلز هارد تاونز، امریکا
2- نیکلای گ. بازوف، روسیه
3- الکساندر م. پروخوروف، روسیه
برندگان جایزه ٔ شیمی:
1901 یاکوبوس هنریکوس وانت هوف، هلند
1902 هرمان امیل فیشر، آلمان
1903 سوانته اوگوست آرهنیوس، سوئد
1904سِر ویلیام رمزی، انگلیس
1905 یوهان فریدریش ویلهلم آدولف فون بیر، آلمان
1906 هانری مواسان، فرانسه
1907 ادوارد بوخنر، آلمان
1908 ارنست راذرفرد، انگلیس
1909 ویلهلم اوستوالد، آلمان
1910 اوتو والاخ، آلمان
1911 ماری کوری، فرانسه
1912 1- ویکتور گرینیار، فرانسه
2- پل ساباتیه، فرانسه
1913 آلفرد ورنر، سویس
1914 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1915 جایزه ٔ سال قبل به تئودور ویلیام ریچاردز، امریکا و جایزه ٔ سال 1915 به ریچارد مارتین ویلستِتِر، آلمان
1916 برای سال بعد محفوظ ماند.
1917 جایزه ٔ سال قبل به صندوق مخصوص ریخته شد و جایزه ٔ این سال نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1918جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود به صندوق ریخته شد و جایزه ٔ سال 1918 نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1919 جایزه ٔ سال قبل به فریتز هابر، آلمان و جایزه ٔ سال 1919 برای سال بعد محفوظ ماند.
1920 برای سال بعد محفوظ ماند.
1921 جایزه ٔ سال قبل به والتر هرمان نرنست، آلمان
1922 جایزه ٔ سال قبل به فردریک سادی، انگلیس و جایزه ٔ سال 1922 به فرانسیس ویلیام استون، انگلیس
1923 فریتس پرِگل، اطریش
1924 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1925 جایزه ٔ سال قبل به صندوق مخصوص ریخته شد. جایزه ٔ سال 1925 برای سال بعد محفوظ ماند.
1926 جایزه ٔ سال قبل به ریچارد آدولف ژیگموندی، آلمان وجایزه ٔ سال 1926 به تئودور سودبرک، سوئد
1927 برای سال بعد محفوظ ماند.
1928 جایزه ٔ سال 1927 به هاینریش اتو ویلاند، آلمان و جایزه ٔ سال 1928 به آدولف اتو راینهولد وینداوس، آلمان
1929 1- آرتور هاردن، انگلیس
2- هانس کارل اگوست سیمون فون اویلرچِلپین، سوئد
1930 هانس فیشر، آلمان
1931 1- کارل بوش، آلمان
2- فریدریخ برگیوس، آلمان
1932 ایروینگ لانگ موئیر، امریکا
1933 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1934 دوسوم جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود به صندوق مخصوص جایزه ٔ شیمی و یک سوم دیگر آن به صندوق اصلی ریخته شد. جایزه ٔ این سال به هارولد کلیتون یوری، آمریکا
1935 1- فردریک ژولیوکوری، فرانسه
2- ایرن ژولیوکوری، فرانسه
1936 پیتر یوزف ویلیام دِبی، هلند
1937 1- سِر والتر نورمن هاورث، انگلیس
2- پل کارر، سوئیس
1938 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1939 جایزه ٔ سال قبل به ریچارد کون، آلمان و جایزه ٔ سال 1939 به تساوی به دو نفر داده شد:
1- آدولف فریدریش یوهان بوتنانت، آلمان
2- لئوپولد روزیکا، سوئیس
1940 یک سوم از مبلغ جایزه ٔ این سال به صندوق اصلی جوائز پنجگانه و دوسوم آن به صندوق مخصوص جایزه ٔ شیمی ریخته شد.
1941 به ترتیب سال قبل عمل شد.
1942 به ترتیب سال قبل عمل شد.
1943 برای سال بعد محفوظ ماند.
1944 جایزه ٔ سال قبل به گئورگ فون هِوِشی، مجارستان. جایزه ٔ سال 1944 برای سال بعد محفوظ ماند.
1945 جایزه ٔ سال قبل به اتو هان، آلمان و جایزه ٔ سال 1945 به آرتوری ایلماری ویرتانن، فنلاند
1946 نصف جایزه به جیمس بچلر سمنر، امریکا. نصف دیگر به تساوی به:
1- جان هاوارد نورثرپ، امریکا
2- وندل مردیت ستنلی، امریکا
1947 سِر رابرت رابینسون، انگلیس
1948 آرن ویلهلم کارین تیسلیوس، سوئد
1949 ویلیام فرانسیس جیوک، امریکا
1950 1- اوتو پل هرمان دیلز، آلمان
2- کورت آلدر، آلمان
1951 1- ادوین ماتیسون مک میلان، امریکا
2- گلن تئودور سیبورک، امریکا
1952 1- آرچر جان پورتر مارتین، انگلیس
2- ریچارد لورنس میلینگتون سینگ، انگلیس
1953 هرمان شتاودینگر، آلمان
1954 لاینس کارل پولینگ، امریکا
1955 وینسنت دو وینیو، امریکا
1956 1- سِر سیریل نورمن هینشلوود، انگلیس
2- نیکولای نیکولایویچ سِمینوف، روسیه
1957 سِر الکساندر تاد، انگلیس
1958 فردریک سَنگِر، انگلیس
1959 یاروسلاو هیروفسکی، چک اسلواکی
1960 ویلارد فرانک لیبی، امریکا
1961 ملوین کلوین، امریکا
1962 1- سِر جان کادری کِندرو، انگلیس
2- ماکس فردیناند پِروتز، اطریش
1963 1- کارل تسیگلر، آلمان
2- جولیو ناتا، ایتالیا
برندگان جایزه ٔ صلح:
1901 1- ژان هانری دونان (مؤسس کمیته ٔ بین المللی صلیب سرخ در ژنو، به وجودآورنده ٔ کنفرانس ژنو)، سوئیس
2- فردریک پاسی (مؤسس و رئیس انجمن صلح فرانسه)، فرانسه
1902 1- الی دوکومون (دبیر افتخاری دائمی دفتر بین المللی)، سوئیس
2- چارلز آلبرت گوبات (دبیر کل اتحادیه ٔ پارلمانی سوئیس)، سوئیس
1903 سِر ویلیام راندال کرمر (عضو پارلمان انگلیس و دبیر اتحادیه ٔ داوری بین المللی)، انگلیس
1904 مؤسسه ٔحقوق بین المللی (تأسیس 1873)
1905 بارونس برتا سوفی فلیسیتا فون زوتنر (رئیس دفتر دائمی بین المللی صلح و نویسنده ٔ کتاب ( (سلاح هایتان را زمین بگذارید)))، اطریش
1906 تئودور روزولت (رئیس جمهور آمریکا، برای خدماتش در راه انعقاد مجاهدات صلح)، امریکا
1907 1- ارنستو تئودورو مونتا (رئیس اتحادیه ٔ صلح لومبارد)، ایتالیا
2- لوئی رنو (پرفسور در حقوق بین المللی در دانشگاه سوربون پاریس)، فرانسه
1908 جایزه بین دو نفر تقسیم شد:
1- کالاس پونتس آرنولدسون (نویسنده و عضو سابق پارلمان سوئد و مؤسس اتحادیه ٔ داوری صلح سوئد)، سوئد
2- فردریک بایر (عضو پارلمان دانمارک و رئیس افتخاری دائمی دفتر بین المللی صلح در شهر برن)، دانمارک
1909 جایزه بین دو نفر تقسیم شد:
1- اوگوست ماری فرانسوا بیرنارت (نخست وزیر سابق و عضو پارلمان بلژیک، عضو دادگاه بین المللی داوری لاهه)، بلژیک
2- بارون دتورنل دُ کنستان (سناتور مؤسس کمیته ٔ دفاع حقوق ملی و آشتی بین المللی و مؤسس و رئیس گروه پارلمان فرانسه برای حکمیت داوطلبانه)، فرانسه
1910 دفتر دائمی بین المللی صلح (تأسیس 1891 در برن)
1911 جایزه بین دو نفر تقسیم شد:
1- توبیاس مایکل کارِل آسر (نخست وزیر هلند و بانی کنفرانسهای بین المللی حقوقهای خصوصی در لاهه)، هلند
2- آلفرد هرمان فرید (روزنامه نگار و مؤسس نشریه ای مربوطه به صلح بنام ( (دی فریدنسوارته)))، اتریش
1912 جایزه ٔ این سال برای سال بعد محفوظ ماند.
1913 جایزه ٔ سال 1912 به الیهو روت (معاون سابق وزارت امور خارجه ٔ آمریکا، به وجودآورنده ٔ معاهدات داوری گوناگون). جایزه ٔ سال 1913 به هانری لافونتن (سناتور و رئیس دفتر دائمی بین المللی صلح در شهر برن)، بلژیک
1914 جایزه ٔ این سال برای سال بعد محفوظ ماند.
1915 مبلغ جایزه ٔ سال 1914 به صندوق مخصوص ریخته شد و جایزه ٔ سال 1951 نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1916 جایزه ٔ سال قبل نیز که توزیع نشده بود در این سال به صندوق مخصوص صلح ریخته شد و جایزه ٔ این سال نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1917 جایزه ٔ سال قبل در این سال به صندوق مخصوص جایزه ٔ صلح ریخته شد و جایزه ٔ این سال به کمیته ٔ بین المللی صلیب سرخ در ژنو که در سال 1863 تأسیس شده بود، داده شد.
1918 جایزه ٔ این سال برای سال بعد نگاه داشته شد.
1919 جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود در این سال به صندوق مخصوص این جایزه ریخته شد و جایزه ٔ این سال نیز برای سال بعد محفوظ گردید.
1920 جایزه ٔ سال قبل به تامس وودرو ویلسون (رئیس جمهوری امریکا و مؤسس اتحادیه ٔ ملل). جایزه ٔ سال 1920 به لئون ویکتور اگوست بورژوا (وزیر امور خارجه ٔ سابق فرانسه و رئیس سنا و رئیس شورای اتحادیه ٔ ملل)، فرانسه.
1921 جایزه ٔ این سال بین دو نفر به تساوی تقسیم گردید:
1- کارل یالمار برانتینگ (نخست وزیر سوئد و نماینده ٔ سوئد در شورای اتحادیه ٔ ملل)، سوئد
2- کریستیان لویس لانگه (دبیرکل اتحادیه ٔ پالمانی)، نروژ
1922 فریتیوف نانسن (دانشمند و کاشف و نماینده ٔ هیئت نروژی جامعه ٔ ملل و به وجودآورنده ٔ پاسپورت نانسن برای پناهندگان)، نروژ
1923 جایزه ٔ این سال برای سال بعد محفوظ ماند.
1924 مبلغ جایزه ٔ صلح سال قبل به صندوق مخصوص ریخته شد و جایزه ٔ این سال نیز برای سال بعد محفوظ گردید.
1925 به ترتیب فوق جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود به صندوق مخصوص صلح ریخته شد و جایزه ٔ صلح این سال نیز برای سال بعد محفوظ گردید.
1926 جایزه ٔ سال قبل بین دو نفر توزیع شد:
1- سِر جوزف اوستن چیمبرلن (وزیر امورخارجه و یکی از بوجودآورندگان معاهده ٔ لوکارنو)، انگلیس
2- چارلز گیتس دوز (معاون رئیس جمهوری آمریکا و بوجود آورنده ٔ طرح دوز)، آمریکا. جایزه ٔ سال 1926 نیز به دو نفر مشترکاً داده شده:
1- آریستید بریان (وزیر امور خارجه ٔ فرانسه و یکی از به وجودآورندگان معاهده ٔ لوکارنو و معاهده ٔ برایان کلوک)، فرانسه
2- گوستاو شترزمان (وزیر امور خارجه ٔ آلمان و یکی از بانیان معاهده ٔ لوکارنو)، آلمان
1927 جایزه به تساوی میان دو نفر تقسیم گردید:
1- فردینان اِدوار بوئیسون (پرفسور دانشگاه سوربون پاریس و مؤسس و رئیس اتحادیه ٔ حقوق بشر)، فرانسه
2- لودویک کوئید (پرفسور دانشگاه برلن و عضو پارلمان آلمان و شرکت کننده در کنفرانسهای مختلف صلح)، آلمان
1928 جایزه ٔ این سال برای سال بعد نگاه داشته شد.
1929 جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود به صندوق مخصوص ریخته شد و جایزه ٔ سال 1929 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1930 جایزه ٔ سال 1929 به فرانک بیلینگز کلوک (وزیر امور خارجه ٔ سابق آمریکا و یکی از بانیان عهدنامه ٔ برایان کلوک)، آمریکا. جایزه ٔ سال 1930 به ناتان سودربلوم اسقف اعظم، رهبر نهضت وابسته به قاطبه ٔ مسیحیان جهان، سوئد
1931 جایزه به تساوی بین دو نفر تقسیم شد:
1- خانم جین ادمز (جامعه شناس و رئیس بین المللی اتحادیه ٔ جهانی زنان برای صلح و آزادی)، آمریکا
2- نیکولاس موری بتلر (رئیس دانشکده ٔ کلمبیا و حامی معاهده ٔ برایان کلوک)، آمریکا
1932 جایزه ٔ این سال برای سال بعد نگاه داشته شد.
1933 جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود در این سال به صندوق مخصوص ریخته شد و جایزه ٔ سال 1933 برای سال بعد نگاه داشته شد.
1934 جایزه ٔ سال 1933 به سِر نورمن (رالف لین) اِینجل (وزیر امور خارجه ٔ سابق و رئیس کنفرانس خلع سلاح سال 1932)، انگلیس و جایزه ٔ سال 1934 به آرتور هندرسن، انگلیس
1935 جایزه ٔ این سال برای سال بعد نگاه داشته شد.
1936 جایزه ٔ سال قبل به کارل فون اوسیستکی، آلمان و جایزه ٔ 1936 به کارلوس ساودرا لاماس (وزیر امور خارجه و مؤسس اتحادیه ٔ ملل و میانجی پاراگوئه و بولیوی)، آرژانتین
1937 ویسکونت سیسل آو چلوود (نویسنده و مهردار سلطنتی و مؤسس و رئیس نهضت بین المللی صلح)، انگلیس
1938 دفتر بین المللی نانسن برای پناهندگان که برای کمک به پناهندگان در سال 1921 توسط فریتیوف نانسن در ژنو به وجود آمد.
1939 جایزه ٔ سال 1939 اصلاً توزیع نگردید و حتی برای سال بعد نیز محفوظ نشد و به صندوق اصلی جوائز ریخته شد.
1940توزیع نشد، مبلغ جایزه به صندوق بزرگ ریخته شد.
1941 به ترتیب فوق عمل شد.
1943 برای سال بعد محفوظ ماند.
1944 جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود به نسبت یک سوم به صندوق عمده و دوسوم به صندوق مخصوص جایزه ٔ صلح ریخته شد. جایزه ٔ سال 1944 نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1945 جایزه ٔ سال قبل به کمیته ٔ بین المللی صلیب سرخ ژنو و جایزه ٔ سال 1945 به کوردل هل (وزیر امور خارجه ٔ سابق آمریکا و یکی از شرکت کنندگان برجسته در ایجاد سازمان ملل متحد)، آمریکا
1946 به تساوی میان دو نفر تقسیم شد:
1- خانم امیلی گرین بالچ (رئیس افتخاری کمیته ٔ بین المللی زنان برای صلح و آزادی)، آمریکا
2-جان رالی مات (رئیس شورای مذهبی بین المللی و رئیس اتحاد جهان جوانان مسیحی)، آمریکا
1947 مشترکاً به دو مؤسسه داده شد:
1- شورای خدمات دوستان (جمعیت کوایکرها) در لندن، (تأسیس 1647 م.)
2- کمیته ٔ خدمات دوستان آمریکائی در واشنگتن
1948 توزیع نشد و به نسبت یک سوم و دوسوم به صندوق های اصلی و خصوصی ریخته شد.
1949 لرد جان بوید اُور (یکی از افراد برجسته و به وجودآورنده ٔ سازمان غذائی و کشاورزی انگلیس و مدیرکل آن و رئیس شورای ملی صلح و اتحادیه ٔ جهانی سازمانهای صلح)، انگلیس
1950 رالف بنچ (رئیس قسمت قیمومت سازمان ملل متحد و میانجی فعال در مسئله ٔ فلسطین در سال 1948)، آمریکا
1951 لئون ژوهو (رئیس کنفدراسیون بازرگانی و رئیس شورای ملی اقتصاد و کمیته ٔ بین المللی شورای اروپا و چند سمت مشابه دیگر)، فرانسه
1952 برای سال بعد محفوظ ماند.
1953 جایزه ٔ سال قبل به آلبرت شوایتزر (جراح میسیون مذهبی و مؤسس بیمارستان لامباریه در آفریقای استوائی فرانسه)، فرانسه. جایزه ٔ 1953 به جورج کاتلت مارشال (ژنرال ارتش آمریکا و رئیس صلیب سرخ آمریکا و معاون سابق وزارت امور خارجه و وزارت دفاع آمریکا و نماینده ٔ آمریکا در سازمان ملل متحد و به وجودآورنده ٔ برنامه ٔ مارشال.
1954 برای سال بعد محفوظ گردید.
1955 جایزه ٔ سال قبل به کمیسیونر عالی پناهندگان سازمان ملل در ژنو که یک سازمان بین المللی برای کمک به پناهندگان است و توسط سازمان ملل متحد در سال 1951 تأسیس شده است. جایزه ٔ سال 1955 برای سال بعد محفوظگردید.
1956 جایزه ٔ سال قبل به نسبت یک سوم و دوسوم در صندوق های اصلی و مخصوص ریخته شد. جایزه ٔ سال 1956 نیز برای سال بعد محفوظ ماند.
1957 جایزه ٔ سال قبل که توزیع نشده بود در این سال به نسبت یک سوم و دوسوم به صندوقهای اصلی و مخصوص ریخته شد. جایزه ٔ 1957 به لستر بولز پیرسن (وزیر امور خارجه ٔ سابق کانادا و رئیس هفتمین جلسه ٔ مجمع عمومی سازمان ملل متحد)، کانادا
1958 دومینیک ژرژ پیر (به وجودآورنده ٔ فرمان دومینیک و رهبر سازمان اروپائی کمک به پناهندگان)، بلژیک
1959 فیلیپ جان نوئل بیکر (عضو پارلمان انگلیس که در سراسر عمر خود مجدّانه برای صلح و همکاری بین المللی کوشید)، انگلیس
1960 برای سال بعد محفوظ گردید.
1961 جایزه ٔ سال قبل به آلبرت جان لوتولی، آفریقای جنوبی و جایزه ٔ 1961 به داگ هامرشولد (دبیرکل وقت ِ سازمان ملل متحد، برای خدمات خستگی ناپذیر و گرانبهای وی به صلح جهانی)
1962 جایزه ٔ صلح این سال اعطاء نشد و برای سال بعد منظور گردید که چنانچه کسی واجد شرائط باشد در سال بعد به او داده شود.
1963 لاینس کارل پاولینگ آمریکائی (به خاطر کوششهائی که در راه قطع آزمایش های اتمی نمود).
1964 مارتین لوتر کینگ جونیور (رهبر سیاه پوستان)، آمریکا

معادل ابجد

مدیرکل

304

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری