معنی مراسم گلدن گلوب

فرهنگ فارسی هوشیار

گلدن

انگلیسی زرین


مراسم

آداب، آئین ها، قاعده ها، شرایط

فارسی به عربی

مراسم

مراسم، اِحْتِفالٌ

عربی به فارسی

مراسم

تشریفات , جشن , مراسم

لغت نامه دهخدا

مراسم

مراسم. [م َ س ِ] (ع اِ) و مراسیم، ج ِ مرسوم به معنی مکتوب است. (از اقرب الموارد). رجوع به مرسوم و مراسیم شود. || در حدیث: لیث الذکر من مراسم اللسان، مثل اینکه مراسم جمع رسم باشد. (از ناظم الاطباء). || ج ِ مرسوم، به معنی مرسوم ها. آداب. آیین ها. (از فرهنگ فارسی معین). آیین ها. (غیاث اللغات) (آنندراج). رسم ها. عادت ها. دستورها. قاعده ها. قوانین. شرایط. (ناظم الاطباء). || آداب. قواعد. رسوم: رعایت حقوق غربا از مراسم اهل دیانت و خداوندان فتوت است. (سندبادنامه ص 177). و مراسم سیاست مبهم ماند. (سندبادنامه ص 5). با نقصان حالت و قصور مراسم خدمت. (المعجم از فرهنگ فارسی معین). || اثرها. نشان های پا. (ناظم الاطباء). نشان ها. (غیاث اللغات). || عهدها. پیمان ها. || فرایض. حقوق. || اطاعت. (ناظم الاطباء).

حل جدول

اولین فیلمساز ایرانی برنده جایزه گلدن گلوب

اصغرفرهادی


بوستون گلوب

از روزنامه های آمریکا


گلدن گیت

پلی معلق در سانفرانسیسکو

مترادف و متضاد زبان فارسی

مراسم

آداب، آیین، تشریفات، رسوم، سنن، مناسک

فارسی به ایتالیایی

مراسم

processione

cerimonia

فارسی به آلمانی

مراسم

Ritus (m), Feierlichkeit (f), Zeremonie (f)

فرهنگ معین

مراسم

(مَ س) [ع.] (اِ.) جِ مرسوم.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مراسم

آیین ها، آیی نها

معادل ابجد

مراسم گلدن گلوب

503

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری