معنی مرتد شدن
حل جدول
از دین برگشتن، بی دین شدن، مشرک شدن
فارسی به انگلیسی
Apostatize
فارسی به عربی
ارتد، اشجب، راوغ
فرهنگ فارسی هوشیار
از دین بر گشتن دینگردان شدن دین گرداندن (مصدر) از دین حقیقی عصر بازگشتن، دین اسلام را ترک کردن: عبدالله بن سعد بن ابی سرح که مرتدشد. . .
فارسی به آلمانی
Abschwo.ren, Entsagen, Wiederrufen, Zuru.cknehmen [verb]
معادل ابجد
998