معنی مزاحم شدن
حل جدول
باعث زحمت و آزار شدن
فرهنگ واژههای فارسی سره
دردسر دادن
کلمات بیگانه به فارسی
درد سر دادن
مترادف و متضاد زبان فارسی
زحمتدادن، مصدع شدن، موجبات زحمت فراهم کردن، زحمتافزا شدن، اذیت کردن، دردسر دادن، مایهزحمت شدن، تصدیع دادن
فارسی به انگلیسی
Annoy, Bother, Encumber, Molest, Importune, Inconvenience, Intervene, Intrude, Trouble
فارسی به عربی
ازعج، اغلق، عروه
فرهنگ فارسی هوشیار
درد سر دادن (مصدر) زحمت دادن رنج رسانیدن
فارسی به ایتالیایی
disturbare
فارسی به آلمانی
Aergern; belaestigen
معادل ابجد
450