معنی مزخرفات

لغت نامه دهخدا

مزخرفات

مزخرفات. [م ُ زَ رَ](ع اِ) ج ِ مزخرف. دروغها که مثل راست آراسته شده باشد.(آنندراج). دروغها و سخن های بی اصل و لاطائل.(ناظم الاطباء). جمع مزخرف به معنی دروغهائی که مثل راست آراسته شده باشند.(غیاث اللغات). اباطیل.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا): صحیفه ٔ دماغ او به مزخرفات غرور و تمنی محال پرکرد تا چون پروانه پذیره ٔ آتش دمار شد.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 163).

حل جدول

مزخرفات

سخنان بیهوده و بی‌اساس

سخنان بیهوده و بی اساس

فرهنگ فارسی هوشیار

مزخرفات

(تک: مزخرفه) یاوه ها سخنان بی ریشه (اسم) جمع مزخرفه (مزخرف) دروغها سخنان بی اصل: حضرت صاحب قران بمزخرفات کلمات او که ایلچیان عرضه داشتند التفات ننمود.

معادل ابجد

مزخرفات

1328

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری