معنی مزدها

حل جدول

مزدها

اجور


اجور

مزدها

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

میاومات

میاومات. [م ُ وَ] (ع اِ) ج ِ میاومه. روزمزدها. مقابل مشاهرات و مسانهات که ماه مزدها و سال مزدها باشد. (از یادداشت مؤلف): مشاهرات و میاومات ایشان رایج می رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 423). و رجوع به میاومه شود.


مثوبات

مثوبات. [م َ] (ع اِ) عوضهای نیکی و جزای نیکی و این کلمه جمع مثوبه است... (غیاث) (آنندراج). ج ِ مثوبه. اجور. مزدها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): اگر در معالجت ایشان برای حسبت سعی پیوسته آید... اندازه ٔ خیرات و مثوبات آن که تواند شناخت. (کلیله و دمنه). اگر ازبرای حسبت این کوشش پیوسته آید برکات و مثوبات آن رانهایت صورت نبندد. (کلیله و دمنه). و برکات و مثوبات آن شهنشاه غازی و دیگر ملوک این خاندان را مدخر شود. (کلیله و دمنه). و آنچه او را... از اکمال مکارم اخلاق و اعمال محاسن اعراق و اقتناء ذخایر مثوبات... ملکه شده است... (المعجم چ مدرس رضوی ص 10). و رجوع به مثوبه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

مثوبات

(تک: مثوبه و مثوبه) پاداش ها مزدها (اسم) جمع مثوبه (مثوبت) : و آنچه او را. . . از کمال مکارم اخلاق و اعمال محاسن اعراق و اقتنا ء ذخایر مثوبات. . . ملکه شده است.

معادل ابجد

مزدها

57

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری