معنی مستاجر
فرهنگ عمید
کسی که خانه، دکان، یا چیز دیگر را اجاره کند، اجارهکننده، اجارهدار، اجارهنشین،
حل جدول
اجاره دار
مترادف و متضاد زبان فارسی
اجارهدار، اجارهنشین، کرایهنشین،
(متضاد) موجر
فارسی به انگلیسی
Holder, Incumbent, Leaseholder, Lessee, Lodger, Occupant, Roomer, Tenant
فارسی به عربی
شاغل، مستاجر، نزیل
عربی به فارسی
اجاره دار , کرایه نشین , مستاجر , اجاره کردن , متصرف بودن
فرهنگ فارسی هوشیار
اجاره کننده، اجاره دار سلاکیده سلاکدار سلاک نشین، مزدور زاور (اسم) آنچه باجاره داده شودمورداجاره. (اسم) اجاره کننده اجاره دار، خدمتکار اجیر، کسی که ضرب مسکوکات و ساختن نقده ها در بعض مواقع بوی واگذارمیشد (صفویه) : جمع: مستاجرین.
فارسی به ایتالیایی
inquilino
واژه پیشنهادی
مستاجر
معادل ابجد
704