معنی مستند ساز برجسته هالیوود

حل جدول

اصطلاحات سینمایی

هالیوود

تپه های هالیوود منطقه ای درکالیفرنیاست که تایک قرن قبل محل باغهای پرتقال ولیمو بود. اما اینک هالیوود با سینما وفیلم شناخته می شود. جایی که سینما در آنجا شرکتهای فیلمسازی بسیار عظیمی چون « یونیورسال » « متروگلدین مایر»، «کلمبیا» و.... دارد. اولین استودیوی فیلمسازی هالیوود را دیوید هورسلی به سال 1911 تاسیس کرد. کلمه ی هالیوود بیانگر نوعی شیوه ی بیان سینمایی خاص است که مشخصه های غالب آن عبارتند از

لغت نامه دهخدا

مستند

مستند. [م ُ ت َ ن َ](ع ص، اِ) کسی که پناه به او برده شود.(غیاث). || تکیه کرده شده:
اصبعت در سیر پیدا می کند
که نظر بر حرف داری مستند.
مولوی(مثنوی).
|| تکیه و محل تکیه و پشتی.(ناظم الاطباء). تکیه گاه. معتمد. سند. رجوع به استناد شود. || سند حدیث.(از اقرب الموارد)(از تعریفات جرجانی). رجوع به سند شود.

مستند. [م ُ ت َ ن ِ](ع ص) پناه برنده و التجاجوینده.(از اقرب الموارد). پناه جوینده.(غیاث). || پشت به چیزی دهنده.(غیاث). تکیه کننده. رجوع به استناد شود.

فرهنگ معین

مستند

(مُ تَ نَ) [ع.] (اِمف.) دلیل، مدرک، چیزی که به آن استناد کنند، دارای سند.

(مُ تَ نِ) [ع.] (اِفا.) استنادکننده. ج. مستندین.

فرهنگ عمید

مستند

دارای دلیل و مدرک، مبتنی بر سند،
ویژگی فیلمی که رخدادهای آن واقعی است،
(اسم) گفته یا نوشتۀ همراه با سند و مدرک،
(اسم) مورد اطمینان،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مستند

گواه مند

مترادف و متضاد زبان فارسی

مستند

اصیل، متقن، معتبر، معتمد، وثیق، دلیل، سند،
(متضاد) غیرمستند، نامستند، واقعی، منسوب، متکی

فرهنگ فارسی آزاد

مستند

مُستَنَد، آنچه بدان تکیه زنند، آنچه بدان استناد کنند و سند قرار دهند، اِستِناد شده، سند و مدرک مورد استناد،

مُستَنِد، تکیه کننده، اِستناد کننده، سند قرار دهنده،

فارسی به عربی

مستند

فلم وثائقی

فرهنگ فارسی هوشیار

مستند

چیزی که بدان تکیه دهند، متکی به سند

معادل ابجد

مستند ساز برجسته هالیوود

1354

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری