معنی مصرانه
فرهنگ واژههای فارسی سره
پایمردانه
فارسی به انگلیسی
Adamantly, Assertively, Determinedly, Importunate, Insistent, Insistingly, Loud, Pertinacious
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
فارسی به عربی
انگلیسی به فارسی
فرانسوی به فارسی
بانگ , غوغا , سروصدا , غریو کشیدن , مصرانه تقاضا کردن.
سوئدی به فارسی
بانگ، غوغا، سروصدا، غریو کشیدن، مصرانه تقاضا کردن،
besv ra
دردسر دادن، زحمت دادن، مخل اسایش شدن، نگران شدن، جوش زدن و خودخوری کردن، رنجش، پریشانی، مایه زحمت، مصرانه خواستن، اصرار کردن به، عاجز کردن، سماجت کردن، ابرام کردن، مصرانه،
لغت نامه دهخدا
التجاجاً. [اِ ت ِ جَن ْ] (ع ق) مصرانه. بطور لجاجت.
معادل ابجد
386