معنی معادل‌فارسی پسیکوز

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

پسیکوز

بیماری روانی

فرهنگ عمید

پسیکوز

روان‌پریشی


جوع الکلب

بیماری‌ای که در اثر ضایعۀ مغزی، مرض قند، یا پسیکوز پیدا می‌شود و بیمار اشتهای بیش از حد داشته و هرچه غذا می‌خورد باز احساس گرسنگی می‌کند، جوع‌البقر،

فرهنگ معین

روان پریشی

(~. پَ) (حامص.) برهم - خوردگی تعادل روانی که به سازمان شخصیت بیمار آسیب می رساند و به صورت نا راحتی، ناتوانی یا تعارض با فرهنگ و رفتار پذیرفته شده در جامعه بروز می کند، پسیکوز.

انگلیسی به فارسی

Delusions

هذیان. عقیده‌ باطلی است که با منطق قابل اصلاح نبوده و اعضاء دیگر گروهی که شخص متعلق به آن است، در آن عقیده شریک نیستند. هذیان‌ها مختص پسیکوزها هستند، بیشتر از همه در اسکیزوفرنی مشاهده می‌شوند، معهذا در سایر پسیکوزها، از جمله‌ سندرم‌های عضوی مغز، منیک – دپرسیو، پارانویا و پسیکوز پیری نیز نادر نیستند.

معادل ابجد

معادل‌فارسی پسیکوز

601

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری