معنی معادل فارسی آبونه

ترکی به فارسی

آبونه

آبونه

لغت نامه دهخدا

آبونه

آبونه. [ن ِ] (فرانسوی، ص، اِ) آبونه شدن روزنامه و مانند آن، از خریداران ماهیانه یا سالیانه ٔ آن گردیدن.

فرهنگ فارسی هوشیار

آبونه

فرانسوی همبست (صفت) مشترک روزنامه و مجله و مانند آن.

فرهنگ معین

آبونه

مشترک روزنامه یا مجله و مانند آن، شخص حقیقی یا حقوقی که با پرداخت وجهی از خدمات خاصی استفاده کند، مشترک. (فره). [خوانش: (نِ) [فر.] (ص.)]

فرهنگ عمید

آبونه

مشترک روزنامه یا مجله،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آبونه

همبست، هم وند

معادل ابجد

معادل فارسی آبونه

560

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری