معنی معادل فارسی استامپ

حل جدول

معادل فارسی استامپ

جوهرگیر

جوهرگین

جوهرگیر، جوهرگین


استامپ

مُهر لاستیکى


معادل فارسی مایکروویو

تندپز


معادل فارسی هیدروتراپی

آب‌درمانی


معادل فارسی ژیروسکوپ

دوران نما


معادل فارسی ژئولوژی

زمین‌شناسی

لغت نامه دهخدا

استامپ

استامپ. [اِ] (فرانسوی، اِ) مُهر. || آلتی حاوی رنگ یا سیاهی که برای رنگ دادن به مُهر بکار برند:
بر روی میز دفترکی خطکشیده بود
چون لاشه ٔ برآمده ستخوانش از جسد
پهلوی آن دواتی و در جنب آن دوات
پاکت سه چار دانه و استامپ یک عدد.
ادیب الممالک فراهانی.

استامپ. [اِ] (اِخ) (کابینه ٔ...) مجموعه ٔ گراورها و ترسیم ها که بتوسط سلاطین فرانسه گردآوری شده و اکنون در کتابخانه ٔ ملی پاریس مضبوط است.

فرهنگ عمید

استامپ

قوطی کوچک پَهن برای نگه‌داری پارچۀ آغشته به جوهر مُهر یا انگشت‌نگاری، جوهرگین،
مُهر،

فرهنگ معین

استامپ

مُهر، مُهری که روی کاغذ می زنند، جعبه ای کوچک حاوی بالشتک آغشته به جوهر، جوهرگین. (فره). [خوانش: (اِ سْ مْ) [فر.] (اِ.)]

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

استامپ

آلتی که حاوی رنگ یا سیاهی که برای رنگ دادنبه مهر به کار برند

فارسی به آلمانی

استامپ

Faustschlag [noun], Tinteblock (m)

معادل ابجد

معادل فارسی استامپ

1000

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری