معنی معادل فارسی اپوزیسیون

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اپوزیسیون

برابرنهش، رودررویی، ناپذیری

فرهنگ معین

اپوزیسیون

موضع گیری مخالف در برابر یک نظریه یا سیاست، حزب یا جبهه مخالف، گروه مخالف (فره). [خوانش: (اُ پُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

اپوزیسیون

فرانسوی ناپذیری رودررویی برابرنهش

معادل ابجد

معادل فارسی اپوزیسیون

648

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری