معنی معادل فارسی بولتن
حل جدول
خبرنامه
بولتن
نشریه داخلی
خبرنامه
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پرسپکتیو
دورنما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
فرهنگ معین
(بُ لْ تَ) [انگ.] (اِ.) گزارش کوتاه چاپی (یا تکثیر شده) رویدادها و خبرهای یک مؤسسه، خبرنامه (فره).
فرهنگ عمید
ابلاغیۀ رسمی، بیانیۀ رسمی،
بیانیه دربارۀ عملیات نظامی یا توضیح پزشکی،
فرهنگ واژههای فارسی سره
گزارشنامه
کلمات بیگانه به فارسی
گزارشنامه
فرهنگ فارسی هوشیار
بیانیه رسمی
معادل ابجد
984