معنی معادل فارسی ترمینال
حل جدول
پایانه
ترمینال
پایانه مسافری
پایانه
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
فرهنگ عمید
مکانی با امکانات لازم، در انتها یا ابتدای یک مسیر، که مسافران یک وسیلۀ مسافربری عمومی در آن پیاده یا سوار میشوند، پایانه: ترمینال مسافربری،
مکان انتهایی لولههای نفت و گاز، پایانۀ نفتی،
فرهنگ واژههای فارسی سره
پایانه
کلمات بیگانه به فارسی
پایانه
فرهنگ معین
مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایط نقلیه عمومی است، پایانه. (فره.) 2- دستگاهی که به وسیله آن اطلاعات به یک سیستم مخابراتی یا الکترونیکی وارد و خارج می شود. [خوانش: (تِ) [انگ.] (اِ.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
انتهائی، نهائی
فارسی به ایتالیایی
capolinea
معادل ابجد
1227