معنی معادل فارسی سیفون
حل جدول
آب شویه
سیفون
آبشویه
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
فارسی به عربی
سیفون
عربی به فارسی
زانویی , لوله خمیده یا شتر گلو , سیفون , از لوله یا سیفون رد کردن
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) لوله خمیده ای به شکل زانو که برای خالی کردن مایعات و جلوگیری از تصاعد گازهای داخلی منابع عفونی (توالت و غیره) به کار برند، آبشویه (فره).
فرهنگ عمید
لولهای خمیده به شکل زانو که با ایجاد خلٲ مایعات را از مخازن غیر قابل دسترس چون باک بنزین اتومبیل به مخزن دیگری منتقل میکند،
ظرف آبی که با کشیدن اهرم آن، به درون لگن توالت تخلیه میشود و آن را میشوید،
فرهنگ واژههای فارسی سره
آبشویه
کلمات بیگانه به فارسی
آبشویه
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی زانویی لوله خمیده ای به شکل زانو که برای خالی کردن مایعات و جلوگیری از تصاعد گازهای داخلی منابع عفونی (مستراح و غیره) به کار برند.
معادل ابجد
702