معنی معادل فارسی سیلندر

فرهنگ معین

سیلندر

لوله ای است استوانه ای شکل که در موتور اتومبیل تعبیه شده، در داخل سیلندر پیستون حرکت می کند و گاز موجود در سیلندر را به سمت ته سیلندر - که در اصطلاح سرسیلندر گویند - می راند و در آن متراکم می کند، نوعی کلاه استوانه ای دراز که [خوانش: (لَ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

سیلندر

قطعه‌ای به ‌شکل استوانه در موتور اتومبیل با سرپوشی که در داخل پیستون حرکت می‌کند و گاز بنزین و هوای فشرده در آن محترق می‌شود،
[منسوخ] کلاه استوانه‌شکل سیاه‌رنگ که در مراسم رسمی بر سر می‌گذارند،

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

سیلندر

هر چیز استوانه ای شکل

معادل ابجد

معادل فارسی سیلندر

850

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری