معنی معادل فارسی فارماکولوژی
حل جدول
داروشناسی
فارماکولوژی
داروشناسی
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی مابعدالطبیعه
متافیزیک
معادل فارسی تاکتیک
راهبرد
معادل فارسی پیس
نمایشنامه
معادل فارسی آتلیه
کارگاه
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پرسپکتیو
دورنما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
معادل فارسی بن
بهابرگ
فرهنگ معین
(کُ لُ) [فر.] (اِ.) دانشی که به بررسی منشأ و ماهیت شیمیایی داروها، ویژگی ها و اثر آن ها بر موجودات زنده می پردازد، داروشناسی.
معادل ابجد
1890