معنی معادل فارسی کاتالوگ
حل جدول
فهرست
کالانما
فهرست، کالانما
کاتالوگ
کالانما
کالا نما
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
فرهنگ عمید
فهرست کالاها یا تولیدات یک مؤسسه یا نمایشگاه،
دفترچهای که در آن طرز کار قسمتهای مختلف یک دستگاه توضیح داده میشود،
فارسی به ایتالیایی
catalogo
فرهنگ معین
دفترچه ای که طرز کار دستگاهی را نشان دهد، کارنما. (فره)، فهرست، فهرست راهنمای اشیاء، بروشور، کالانما (فره). [خوانش: (لُ) [فر.] (اِ.)]
فارسی به عربی
دلیل، ذخیره فنیه
فارسی به آلمانی
Katalog (m), Katalog [noun], Verzeichnis (n)
واژه پیشنهادی
کارنما
معادل ابجد
974