معنی معادل فارسی گارانتی
حل جدول
تضمین، ضمانت
گارانتی
ضمانتنامه
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
معادل فارسی مابعدالطبیعه
متافیزیک
معادل فارسی تاکتیک
راهبرد
معادل فارسی اتیکت
بهانما
معادل فارسی پرسپکتیو
دورنما
معادل فارسی پارکومتر
توقف سنج
معادل فارسی بن
بهابرگ
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی پایند
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) تعهد سازنده یا فروشنده کالا درقبال خریدار برای ارائه خدمات پس از فروش در طی مدت مشخص، ضمانت، تضمین. (فره).
ترکی به فارسی
کارت گارانتی
معادل ابجد
1178