معنی مغلوب کردن
حل جدول
شکست دادن
مترادف و متضاد زبان فارسی
شکست دادن، غلبه کردن، پیروز شدن، چیرهشدن، برنده شدن، بردن، مجاب کردن
فارسی به انگلیسی
Defeat, Overmaster, Overpower, Subdue, Vanquish
فارسی به ترکی
altetmek, yenmek
فارسی به عربی
لعقه
فرهنگ فارسی هوشیار
شکست دادن پیروز گشتن (مصدر) شکست دادن چیره شدن.
معادل ابجد
1352