معنی مقامی در سفارت‌خانه

حل جدول

مقامی در سفارت‌خانه

کنسول

کاردار


مقامی در کلیسا

کاردینال


مقامی در سفارت

کاردار


مقامی در شطرنج

استادبزرگ


پروین قائم مقامی

از بازیگران سریال قهر و آشتی


احسان قائم مقامی

اولین استاد بزرگ شطرنج ایران


مقامی در کلیسای پاپ

کاردینال


مقامی بعد از پاپ

کاردینال

لغت نامه دهخدا

مقامی

مقامی. [م َ](ص نسبی) منسوب به محل. جای و مقام.(از ناظم الاطباء).

واژه پیشنهادی

مقامی در ارتش

سرهنگ


مقامی در کلیسا

اسقف

کشیش

کاردینال


مقامی در دوره مغول

امیر تومان

معادل ابجد

مقامی در سفارت‌خانه

1792

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری