معنی ملامت کردن

حل جدول

ملامت کردن

الامه، عتاب

مترادف و متضاد زبان فارسی

ملامت کردن

سرزنش کردن، نکوهیدن، شماتت کردن، نکوهش کردن، سرکوفت زدن، عتاب کردن،
(متضاد) تحسین کردن، ستایش کردن

فارسی به انگلیسی

ملامت‌ کردن‌

Accuse, Blame, Remonstrate, Reproach, Reprove

فرهنگ فارسی هوشیار

ملامت کردن

(مصدر) سرزنش کردن نکوهیدن: } و چون میل بخیر کند از میل بشر پشیمان شود و خویشتن را ملامت کند. . . ‎{ (اوصاف الاشراف. 26)

معادل ابجد

ملامت کردن

785

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری