معنی منوم
عربی به فارسی
فارسی به عربی
لغت نامه دهخدا
منوم. [م ُ ن َوْوِ] (ع ص، اِ) دارو که خواب آورد. خواب آور: لومینال منومی است قوی. این دارو منوم است. (یادداشت مرحوم دهخدا). خواب آورنده و مسکن. بخواب کننده و خواباننده. (ناظم الاطباء). || نام نوعی عنب الثعلب. (یادداشت مرحوم دهخدا).
فرهنگ فارسی هوشیار
خوآب آور
فرهنگ فارسی آزاد
مُنَوِّم، (اسم فاعل از نَوَّمَ، یُنَوِّمُ، تَنِویم) خواب آور، به خواب برنده،
انگلیسی به فارسی
معادل ابجد
136