معنی مهاجم افسانهای لیورپول
حل جدول
یان راش
مهاجم اسبق تیم لیورپول
دنیل استوریج
لیورپول
شهر بندری انگلستان
مرغی افسانهای
ققنس
کوه افسانهای
قاف
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(مُ جِ) [ع.] (اِفا.) هجوم کننده.
فارسی به عربی
عدوانی، محتل، معتدی، هجوم
فرهنگ فارسی آزاد
مُهاجِم، هجوم برنده، حمله کننده،
فارسی به ایتالیایی
invadente
فرهنگ عمید
کسی که ناگاه حمله کند یا ناگهان به کسی یا جایی درآید، هجومکننده،
عربی به فارسی
حمله کننده , جلو , پیش , ببعد , جلوی , گستاخ , جسور , فرستادن , رساندن , جلوانداختن , بازی کن ردیف جلو
فرهنگ فارسی هوشیار
تکنده تازنده (اسم) حمله کننده هجوم کننده جمع : مهاجمین.
واژه پیشنهادی
انگلستان
معادل ابجد
581