معنی مهرگل

لغت نامه دهخدا

مهرگل

مهرگل. [م ُ گ ِ] (اِ مرکب) گلی است دوائی و آن را گل مختوم نامند و گل بیشه نیز گویند. طین مختوم. (از آنندراج):
قهرش از مهر بر حواس نهد
نقش با مهر گل فرستد طین.
انوری (از آنندراج).

حل جدول

مهرگل

اثری از جلال آل احمد


درد محبت، شبانه های پدرم، مهرگل

اثری از جمشید طاهری


درد محبت ، شبانه های پدرم ، مهرگل

اثری از جمشید طاهری


اثری از جمشید طاهری

مهرگل

درد محبت، شبانه های پدرم، مهرگل

نام های ایرانی

مهرگل

دخترانه، مرکب از مهر (خورشید) + گل، آن که در میان گلها چون خورشید می درخشد

معادل ابجد

مهرگل

295

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری