معنی موتور تانک

حل جدول

موتور تانک

پیش‌رانه


تانک

ماشین جنگی

دبابه

لغت نامه دهخدا

تانک

تانک. (اِ) وزنه ای که تقریباً معادل 12مثقال باشد. (ناظم الاطباء). دو اونس. (اشتینگاس).

تانک. [ن ِ ک َ /تان ْ ن ِ ک َ] (ع ضمیر) اسم اشاره بصیغه ٔ تثنیه از برای مؤنث. (ناظم الاطباء). آن دو زن. ایشان دو زن.

تانک. (انگلیسی، اِ) ارابه ٔ بزرگ جنگی است که انگلیسیها در اثنای جنگ بین المللی اول اختراع کردند که در هر زمین ناهمواری میتواند عبور کند. (فرهنگ نظام). تانگ، کلمه ٔ انگلیسی و ارابه ٔ زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و چرخهای آن که از دنده های پولادین درست شده است بر روی نوارهای زنجیرمانندی از پولاد حرکت کند و جنگ آوران در میان آن که چون دژی پولادین و متحرک است نشینند و بدشمن تازند. اولین تانک در پایان سال 1916 م. بوسیله ٔ انگلیسیها ساخته و وارد میدان جنگ شد ولی در جنگ دوم جهانی از سلاحهای مؤثر و قابل توجه جنگ بشمار آمد.

تانک. (انگلیسی، اِ) خزانه ٔ آب ونفت و غیره که در کارخانه ها بکار رود. بدین معنی ازهندی گرفته شده و در انگلیسی رایج است. رجوع به «تانکر» و فرهنگ نظام شود.


موتور

موتور. [م ُ ت ُ] (فرانسوی، اِ) دستگاهی با ساختمان خاص که مولد نیرو و به کار اندازنده ٔ ماشین و اتومبیل و هواپیما و کشتی و غیره است. || وسیله ٔ نقلیه. اتومبیل:
کوه در کوه موتور بینی و طیاره و توپ
دشت در دشت سپه بینی و ترتیب نزال.
ملک الشعرای بهار.
|| موتورسیکلت. موتوسیکلت. رجوع به موتوسیکلت شود.

موتور. [م َ] (ع ص) آن که کسی از وی کشته شودو خون کشته ٔ خویش درنیابد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آن که کینه و خون کشته ٔ خود درنیابد. (آنندراج). || کسی که در بهشت دارای اهل و مال نباشد. (ناظم الاطباء). (معنی اخیر جای دیگر دیده نشد).

فرهنگ عمید

تانک

(نظامی) اتومبیل زره‌پوش که دارای توپ و مسلسل است و به‌واسطۀ چرخ‌های مخصوصی که دارد در زمین‌های ناهموار نیز می‌تواند حرکت کند،
[عامیانه] = تانکر

فارسی به عربی

تانک

ناقله

فرهنگ فارسی هوشیار

تانک

خزانه آب و نفت و غیره که در کارخانه ها بکار میرود و نیز بمعنای ارابه زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و بر روی نوارهای زنجیر مانندی از پولاد حرکت میکند انگلیسی زره پوش (اسم) اتومبیل زره پوش که با مسلسل و توپ مجهز است و بوسیله چرخهای محکم و سنگین خود میتواند در زمین ناهموار حرکت کند.

فرهنگ معین

تانک

منبع بزرگ معمولاً استوانه ای جهت ذخیره مایعاتی مانند: آب، نفت و، از وسایط نقلیه جنگی زنجیردار که بدنه آن زره پوش و مجهز به توپ و مسلسل است. [خوانش: [انگ.] (اِ.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

تانک

زره‌پوش، خودرو سنگین‌نظامی (مهز به توپ و مسلسل)

فارسی به آلمانی

تانک

Panzermann; panzertruppe [noun]

معادل ابجد

موتور تانک

1123

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری