معنی مورد
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
محل ورود، جای فرود آمدن، راه به سوی آب، آن چه اتفاق می افتد، باره، جمع موارد. [خوانش: (مُ رِ) [ع.] (اِ.)]
(مُ) [په.] (اِ.) درختی است همیشه سبز با گل های سفید و خوشبو.
(مُ وَ رَّ) [ع.] (اِمف. ص.) گلگون، سرخ رنگ.
فرهنگ عمید
گلگون، سرخرنگ،
موضوع،
مسئله،
[قدیمی] محل ورود، جای فرود آمدن،
[قدیمی] آبشخور،
درختچهای همیشهسبز با گلهای سفید و میوای اسانسدار و گوشتی که مصرف دارویی دارد،
* مورد اسپرم: (زیستشناسی) نوعی مورد با برگهای پهن و زرد،
حل جدول
از گیاهان دارویی، درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید
از گیاهان دارویی
درختچهای همیشه سبز با گلهای سفید
فرهنگ واژههای فارسی سره
باره
کلمات بیگانه به فارسی
باره
مترادف و متضاد زبان فارسی
مناسبت، موقع، موقعیت، وضع، مرحله، وهله، زمینه، باب، موضوع، مطلب، محل ورود، مدخل،
(متضاد) مخرج، محل خروج
فارسی به انگلیسی
Case, Instance, Item, Object, Subject
فارسی به عربی
مناسبه، هاله
خواص گیاهان دارویی
ضد خونریزی، قابض روده، درمان اسهال، درمان بواسیر و اختلالات عروقی. مصارف خارجی: رفع بد بویی بدن، غرغره آن رفع تحریکات مخاط دندان را می کند و ضد عفونی کننده دهان است. و باعث تقویت موی سر می شود.
فرهنگ گیاهان
آس
فرهنگ فارسی هوشیار
راه و طریقه و محل ورود، راه آب
فرهنگ پهلوی
نام درخت همیشه سبز
فرهنگ فارسی آزاد
مَورِد، محل ورود، در ورود، راه یا ورودی به آب، آبشخور (جمع: مَوارِد)، در فارسی به معانی باره، دفعه و مرتبه، و موضوع نیز مصطلح است،
فارسی به آلمانی
Gelegenheit [noun], Kasten (m), Stecken (m), Verkleiden (m)
معادل ابجد
250