معنی مورد سوال
حل جدول
فارسی به عربی
استفسار، سوال
لغت نامه دهخدا
سوال. [س َوْ وا] (ع اِ) ج ِ سال. (ناظم الاطباء).
عربی به فارسی
سوال , پرسش , استفهام , مسلله , موضوع , پرسیدن , تحقیق کردن , تردید کردن در
فرهنگ معین
فارسی به ایتالیایی
domanda
فرهنگ واژههای فارسی سره
پرسش
مترادف و متضاد زبان فارسی
استفهام، استفسار، پرسش،
(متضاد) پاسخ، جواب، درخواست، تقاضا، مساله، تکدی، دریوزگی، کدیه، گدایی، طلب
فارسی به آلمانی
Abfrage (f), Anzweifeln, Befragen, Frage (f), Fragen, Problem (n), Abfragen, Anfrage (f), Frage (f), Fragen
فرهنگ فارسی هوشیار
کم پرس کم زبان (صفت) کسی که اندک سوال کند کم پرسش.
معادل ابجد
347