معنی موسس سلسله قرا قویونلو
حل جدول
قرامحمد
موسس سلسله آق قویونلو
قراعثمان
موسس سلسله ساسانیان
اردشیربابکان
موسس سلسله اشکانیان
ارشک
موسس سلسله افشاریان
نادرشاه
موسس سلسله زندیه
کریمخان زند
موسس سلسله تیموریان
تیمورلنگ
واژه پیشنهادی
اوزون حسن
موسس سلسله اشکانیان
ارشک
موسس سلسله ساسانیان
اردشیر بابکان
موسس سلسله صفویان
شاه اسماعیل
موسس سلسله غزنویان
البتکین
لغت نامه دهخدا
قرا. [ق َ] (ترکی، ص) قره. سیاه.
قرا. [ق ِ] (اِ) منجنیق. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
قرا. [ق َ] (ع اِ) پشت. (ناظم الاطباء). ظَهر. (بحر الجواهر). || قسمی از کدو. (ناظم الاطباء). قرع الذی یؤکل. عن ابن الاعرابی، کأن ّ عینه مبدله من الالف. (نشوءاللغه ص 18). رجوع به قرع شود.
معادل ابجد
860