معنی موسیقى دان ایرانى سده هفتم

گویش مازندرانی

هفتم

هفتم

لغت نامه دهخدا

هفتم

هفتم. [هََت ُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) آنکه پیش از هشتم و پس از ششم قرار میگیرد. ردیف هفت از هر چیز متعدد و قابل شمارش: روز هفتم، نفر هفتم، خانه ٔ هفتم، کلاس هفتم.


دان دان

دان دان. (ص مرکب) متفرق و پاشان و پراکنده و از هم جدا. (ناظم الاطباء). دانه دانه.
- دان دان بیرون زدن، دانه ها بیرون آمدن بر اندام در بیماری سرخک و آبله مرغان و حصبه و جز آن.

فرهنگ فارسی هوشیار

هفتم

(صفت) عددترتیبی برای هفت درمرحله هفت: ((باب هفتم درلطایف اشعار ایمه وعلما ء. . . ))

معادل ابجد

موسیقى دان ایرانى سده هفتم

1127

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری