معنی موطلایی

لغت نامه دهخدا

موطلایی

موطلایی. [طَ] (ص مرکب) آن که موی به رنگ زر دارد. (یادداشت مؤلف). زرین موی. گیسوطلایی. دارای موهای زر تار که موی با تارهای زرین دارد. آن که موی سرش به رنگ طلا باشد. و رجوع به گیسوطلایی شود.


گیس گلابتون

گیس گلابتون. [گ ُ ب َ / ب ِ] (ص مرکب) دارای گیسویی چون گلابتون. دارای گیسویی چون تارهای زر. مو بور. موطلایی. دختری که گیس گلابتون دارد. طلایی گیسوان. (از یادداشت مؤلف).

حل جدول

موطلایی

گیس‌گلابتون

بور، گیس گلابتون

گیس گلابتون


بور، گیس گلابتون

موطلایی


بور ، گیس گلابتون

موطلایی


گیس گلابتون

موطلایی


بور

موطلایی، طلایی رنگ، دماغ سوخته

کسی را گویند که بخواهد خوشمزگی کند ولی کامیاب نشود، موطلایی، طلایی رنگ، دماغ سوخته

گویش مازندرانی

زردمی

مو زرد – موطلایی

بیوگرافی

جون فونتین

بازیگر (1917- توکیو، ژاپن) از والدین انگلیسی به دنیا آمد. نخستین فیلمش به اسم «خانم‌های دیگری نیستند» بود.در سال 1940 و با فیلم ربکای آلفرد هیچکاک به شهرت رسید. با فیلم سوءظن شخصیت سینمایی‌اش تثبیت شد. او مهارت فراوانی در ایفای نقش‌های داشت که در اثر محدویت‌های جایگاه اجتماعی نقش زنان، به خیال‌پردازی‌های رمانتیک متکی هستند و آن را در وجود مردی فعال می‌بینند. از فیلم‌هایش: دختری دچار دردسر، رودخانه مرد فرانسوی، سرناد، جزیره‌ای در خورشید، شب لطیف است، استفاده کنندگان، نوعی لبخند، زاده شده برای بد بودن، غول آسمان، سوء ظن، فریبکار موطلایی، ربکا، والس امپراتوری، شب بزرگ کازانووا.

معادل ابجد

موطلایی

106

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری