معنی مچ پیچ

لغت نامه دهخدا

مچ پیچ

مچ پیچ. [م ُ] (اِ مرکب) نواری پهن و دراز که به چندین تو بر مچ پای پیچند. نواری که بر روی قسمت سفلای پارچه ٔ مضبوط پیچند که پای گرم کند. مرادف پاتابه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نواری که بر آستین پیچند که آستین را بر مچ دست سخت کند حفظ حرارت را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

فرهنگ عمید

مچ پیچ

نوار نخی یا پشمی که به ‌مچ دست یا پا می‌پیچند،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

مچ‌ پیچ‌

Gaiter, Legging, Puttee, Spat, Wristband, Wristlet

فرهنگ فارسی هوشیار

مچ پیچ

(صفت و اسم) نواری نخی یا پشمی که بمچ پا (و گاه بمچ دست) پیچند.

معادل ابجد

مچ پیچ

58

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری