معنی مکانی در مسجد النبی
حل جدول
دومین مسجد بزرگ جهان
مکانی در مسجد النبی
روضه نبوی
مکانی در مسجد
محراب
از دربهای مسجد النبی
باب جبرئیل
بابالنسا
ستونی در مسجد النبی
ستون حرس
ستون وفود، ستون توبه، ستون حنانه، ستون حرس، ستون سریر
از درب های مسجد النبی
باب جبرئیل، باب النسا
لغت نامه دهخدا
مکانی. [م َ](ص نسبی) منسوب به مکان و جای.(ناظم الاطباء):
دیدن آن پرده مکانی نبود
رفتن آن راه زمانی نبود.
نظامی.
پس وصف حرکت مکانی کرد.(مصنفات باباافضل ج 2 ص 392). و رجوع به مکان شود.
باب النبی
باب النبی. [بُن ْ ن َ بی ی] (اِخ) دو در از چهار در مسجد حرام بر جانب مشرق: برجانب مشرق چهار درست، از گوشه ٔ شمالی باب النبی (ص) و آن بسه طاقست بسته، و هم بر این دیوار گوشه ٔ جنوبی دری دیگر است که آنرا هم باب النبی گویند و میان آن دو در صد ارش بیشست و این در بدو طاقست... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 104).
باب النبی. [بُن ْ ن َ بی ی] (اِخ) دروازه ای بمسجد بیت المقدس: و مسجد را درهاست که همچنانکه نقب باشد بریده اند و بساحت مسجد بیرون آورده و از آن درها یکی را باب النبی (ص) گویند و این در از جانب قبله یعنی جنوب است و این را چنان ساخته اند که ده گز پهنا دارد و ارتفاع به نسبت درجات... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 104).
مسجد
مسجد. [م َ ج ِ](ع مص) سر بر زمین نهادن.(تاج المصادر بیهقی).
فرهنگ فارسی هوشیار
در تازی نیامده جایگاهی (صفت) منسوب به مکان : } پس وصف حرکت مکانی کرد. { (مصنفات بابا افضل 392:2)
فارسی به عربی
مسجد
فرهنگ عمید
محل عبادت مسلمانان،
* مسجد جامع (آدینه): مسجدی که روزهای جمعه در آن نماز جمعه میخوانند،
معادل ابجد
525