معنی مکروه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(ص.) ناپسند، زشت، یکی از احکام خمسه تکلیفی است و آن امری است که ترکش راجح و فعلش مرجوح است مانند نماز در حمام و خریدن گوشت حیواناتی که عادتاً نمی خورند، چون اسب و غیره. [خوانش: (مَ) [ع.]]
فرهنگ عمید
(فقه) عملی که ترک آن پسندیده است و ارتکاب آن عقاب و کیفر ندارد،
[قدیمی] ناپسند، ناپسندیده، ناروا،
[قدیمی] زشت،
حل جدول
ناپسند، ناروا، زشت، قبیح
فرهنگ واژههای فارسی سره
ناپسند، زشت
کلمات بیگانه به فارسی
ناپسند - زشت
مترادف و متضاد زبان فارسی
زشت، قبیح، کریه، مذموم، مستنکر، منفور، مهیب، ناپسند، ناخوش، ناخوشایند،
(متضاد) مباح
فارسی به عربی
ماقت، مکروه
عربی به فارسی
نامطلوب , ناخوش ایند , ناخواسته
مکروه , زشت , ناپسند , منفور , بیزار , مخالف , متنفر , برخلا ف میل , غیرمشهور , بدنام , غیر محبوب
فرهنگ فارسی هوشیار
ناپسندیده و ناخوش، دارای کراهت
فرهنگ فارسی آزاد
مَکرُوه، مورد کراهت، ناپسند، ایضاً: بد و شرّ، از نظر فقهی امریست که اجرایش نامطلوب و خودداری و ترک آن ممدوح باشد مثل خوردن گوشت اسب و غیره،
فارسی به آلمانی
Abscheulich, Widerwa.rtig, Verhaßt, Zuwider [adjective]
معادل ابجد
271