معنی مکش

لغت نامه دهخدا

مکش

مکش. [م َ ک ِ](اِمص) مک و مص. || جذب و کشش.(ناظم الاطباء).

حل جدول

مکش

عمل مکیدن

عمل مکیدن، فعل نهی از کشیدن

فارسی به انگلیسی

مکش‌

Aspiration, Suck, Suction

معادل ابجد

مکش

360

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری