معنی مکنونات قلبی

حل جدول

مکنونات قلبی

رازهای دل

فرهنگ فارسی هوشیار

مکنونات قلبی

راز های دل


مکنونات

(تک: مکنونه) نهانی ها راز ها (اسم) جمع مکنونه (مکنون) پنهان داشته ها.

لغت نامه دهخدا

مکنونات

مکنونات. [م َ](ع ص، اِ)ج ِ مکنونه. نهان داشته ها. نهفته ها: حزم اوکه... از مغیبات و مکنونات قدر خبر می دهد.(سندبادنامه ص 12). هرچه خواست بیافرید از مکنونات و موجودات.(قصص الانبیاء ص 12). و رجوع به مکنون و مکنونه شود.
- مکنونات ضمیر، آنچه در درون انسان نهفته است. مافی الضمیر: از مکنونات ضمیر در عقدموالات شرحی بواجبی نتوانست دادن.(منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 72).


قلبی

قلبی. [ق ُل ْ ل َ بی ی] (ع ص) حیله ساز ماهر در تقلب. (منتهی الارب). حیله گر که در زیرورو کردن امور بصیرت دارد. (اقرب الموارد). رجوع به قُلَّب شود.


خوش قلبی

خوش قلبی. [خوَش ْ / خُش ْ ق َ] (حامص مرکب) خوش طینتی. خوش جنسی. مقابل بدقلبی.


زاجر قلبی

زاجر قلبی. [ج ِرِ ق َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به زاجر شود.


دشت قلبی

دشت قلبی. [دَ ق َ] (اِخ) دهی از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج. سکنه ٔ آن 250 تن. آب آن از رودخانه ٔ سیروان. محصول آنجا مختصر غلات و لبنیات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


اشاره ٔ قلبی

اشاره ٔ قلبی. [اِ رَ / رِ ی ِ ق َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از الهام است. || کنایه از اشاره ٔ غیبی. (انجمن آرای ناصری).


ناوک قلبی

ناوک قلبی. [وَ ک ِ ق َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از آه ته دلی باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). آهی که از ته قلب کشند. (ناظم الاطباء). || هجو را نیز گویند که در مقابل مدح است. (برهان قاطع) (آنندراج). هجو مقابل مدح. (ناظم الاطباء).

فارسی به عربی

قلبی

صادق، عصیر، قلبی

فرهنگ معین

مکنونات

(مَ) [ع.] (اِمف.) جِ مکنونه (مکنون)، پنهان داشته ها.

مترادف و متضاد زبان فارسی

مکنونات

نهفته‌ها، خیالات، اندیشه‌ها، افکار

عربی به فارسی

قلبی

وابسته بدل , قلبی , فم المعدی , صمیمانه , دلچسب , مقوی

فارسی به ایتالیایی

قلبی

cardiaco

معادل ابجد

مکنونات قلبی

709

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری