معنی میانجیگری

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

میانجیگری

پایمردی، تعهد، توسط، شفاعت، وساطت، میان‌گیری، میانه‌گیری

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

میانجیگری

وساطت میانجی بودن.

فارسی به ایتالیایی

میانجیگری

intercessione

معادل ابجد

میانجیگری

344

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری