معنی میرپنج
لغت نامه دهخدا
میرپنج. [پ َ] (اِ مرکب) امیرپنجه. امیرپنج. مقامی لشکری بالاتر از سرتیپ و پایین تر از امیرتومان. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(پَ) (ص مر. اِمر.) امیر و فرمانده واحدی در حدود پنج هزارتن و او بالاتر از مین باشی بود.
فرهنگ عمید
افسر ارشدی که فرماندهِ عدهای سرباز در حدود پنجهزار تن بود،
حل جدول
فرمانده یگانی در حدود پنج هزار تن
فارسی به انگلیسی
Brigadier General Pl Brigadier Generals
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت و اسم) امیر و فرمانده واحدی در حدود پیج هزار تن و او بالاتر ازمین باشی بود.
معادل ابجد
305