معنی میزانسن
فرهنگ معین
(سِ) [فر.] (اِ.) تنظیم جای استقرار هنرپیشگان و وسایل صحنه اعم از دکور و غیره.
فرهنگ عمید
در سینما و تئاتر، تنظیم صحنه و امور فنی و هنری یک نمایشنامه،
حل جدول
اصطلاحات سینمایی
عبارت است از چیدن عناصر جلوی دوربین فیلمبرداری از قبیل بازیگران وحرکت دوربین. درمیزانسن، نسبت بازیگرها به یکدیگر، نسب دوربین به صحنه وبازیگرها مورد توجه شدید کارگردان حرفه ای وخلاق قرار می گیرد وآنها را طوری می چیند که به معنای مورد نظرش دست یابد. به تعبیر منتقدان، میزانسن تصرف در فضای محسوس ومادی است حال آن که مونتاژ تصرف در زمان است.واژه ی میزانسن از تئاتر گرفته شده است.
معادل ابجد
218