معنی میسیونر

لغت نامه دهخدا

میسیونر

میسیونر. [سی ُ ن ِ] (فرانسوی، ص، اِ) عضو هیأت مذهبی. مبلغ دینی.

فرهنگ معین

میسیونر

(نِ) [فر.] (اِ.) عضو یک هیئت مذهبی اعزامی به ویژه کسیکه برای تبلیغ مسیحیت به کشورهای دیگر می رود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

میسیونر

مبلغ مذهبی، عضوهیئت مذهبی

فرهنگ عمید

میسیونر

مبلّغ مذهبی، عضو میسیون،

حل جدول

میسیونر

مبلغ مذهبی


مبلغ مذهبی

میسیونر

فرهنگ فارسی هوشیار

میسیونر

(صفت) عضو هیئت مذهبی مبلغ دینی.

واژه پیشنهادی

کشیش مبلغ

میسیونر

انگلیسی به فارسی

missioner

میسیونر

معادل ابجد

میسیونر

376

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری