معنی میلاو - جدول یاب

معنی میلاو

لغت نامه دهخدا

میلاو

میلاو. (اِ) شاگرد. (لغت فرس اسدی) (فرهنگ اوبهی) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (یادداشت مؤلف). به معنی شاگرداست که در مقابل اوستاد باشد. (برهان):
میلاو منی ای فغ و استاد توام من
پیش آی و سه بوسه ده و میلاویه میلاو.
رودکی.
اوستاد زمانْش میلاو است
شیر گردون ز هیبتش گاو است.
ابوسعید ابوالخیر.
|| خدمتکار. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

میلاو

(اِ.) شاگرد، خدمتگار.

فرهنگ عمید

میلاو

شاگرد: میلاو منی ای فغ و استاد توام من / پیش آی و سه بوسه ده و میلاویه بستان (رودکی: ۵۲۶)،
شاگرد دکان،

حل جدول

میلاو

شاگرد استاد

فرهنگ فارسی هوشیار

میلاو

(اسم) شاگرد استاد (اوستاد) : اوستای زمانه میلاو است شیر گردون زهیبتش گاو است. (ابوالخیررشیدی)

معادل ابجد

میلاو

87

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری