معنی میوه شبیه ازگیل
حل جدول
زالزالک
ازگیل
نلکه
آزخ، آژخ
میوه ای شبیه زالزالک
ازگیل
میوه شبیه گیلاس
آلبالو
میوه ای شبیه پرتقال
تو سرخ، پورنج
فرهنگ معین
درختچه ای است خاردار با چوبی سخت و محکم و شکوفه های سفید، میوه درخت ازگیل که قهوه ای رنگ و ترش مزه است. [خوانش: (اَ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
میوهای کرویشکل، گوشتالو، قهوهایرنگ، شیرین، و کمی گس،
درختچۀ خاردار و جنگلی این میوه با گلهای سفید،
خواص گیاهان دارویی
منیزیم موجود در آن برای برطرف کردن ورم پروستاد مردان نقشی موثر دارد و برای کودکان دارویی اشتها آور است ورم معده را به طور محسوس معالجه کرده ودر معالجه اسهال خونی وساده اثر آن قطعی است که به صورت ناشتا باید استفاده شود. ا
فرهنگ گیاهان
زعرور، گویچ یمیشان
لغت نامه دهخدا
ازگیل. [اَ] (اِ) درختچه ای که در همه ٔ جنگلهای شمالی حتی ارسباران وگلی داغ و گردنه ٔ چناران میروید. حدّ سفلای آن سواحل آستارا و حد علیا، کتول در ارتفاع 2000 گزی. (گااوبا). ازگِل. نلکه. زعرور. سِر (در آستارا). زِر. تُرسه سِر (در طوالش). فَتَر (در اطراف رشت). کُنُس (در طالقان قزوین). کنس. کنوس. کونوس (در گیلان و مازندران). ترش کُنُش (در رامسر و شهسوار). تالاس گور (در رامیان). کُندُز. کُندُس (در گرگان و کجور). (گااوبا).
ازگیل ژاپنی
ازگیل ژاپنی. [اَ ل ِ پ ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به انبه ٔ ژاپنی شود.
شبیه
شبیه. [ش َ] (ع ص، اِ) همانند. مثل. یقال: «هذا شبیه ذاک »؛ این مانند آن است. (از اقرب الموارد). مانند. (متن اللغه) (منتهی الارب). نظیر. شبه. همچون. همال. تا. چون. ند. همتا. ج، اشباه:
نمتک و بسد نزدیکشان یکی باشد
از آن که هر دو به گونه شبیه یکدگرند.
قریع.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا.
واژه پیشنهادی
گیلاس
معادل ابجد
446