میرا
قابل اشتعال، اشتعالپذیر، لایق سوختن، سزاوار سوزاندن، تباهشدنی، نابودشدنی
427
باورکردنی
دنی
شیرخوردنی
روییدنی
معدنی
حل نشدنی
شدنی
نشدنی
شهرخوردنی
نا گشودنی
پیدانشدنی
فناشدنی
نابود شدنی
نابودشدن
نابود شدن
نابودشده
نابود شده
نابود کردن
نابود ڪردن
نابودی
پابند شدن
نابودسازی
ناگشودنی
ناامید شدن