معنی ناخن خشکی

لغت نامه دهخدا

ناخن خشکی

ناخن خشکی. [خ ُ خ ُ] (حامص مرکب) عمل ناخن خشک. بی خیری. بی برکتی. نفع خود طلبیدن و به دیگران اندک نفعی نرساندن. رجوع به ناخن خشک شود.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

ناخن‌ خشکی‌

Pennypinching, Stinginess

فرهنگ فارسی هوشیار

ناخن خشکی

ممسکی خست.

معادل ابجد

ناخن خشکی

1631

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری