معنی نارفیق

لغت نامه دهخدا

نارفیق

نارفیق. [رَ] (ص مرکب) نادوست. ناجوانمرد. که نارفاقتی کند. که شرایط دوستی و رفاقت به جا نیارد. که دوستی و رفاقت را رعایت نکند.

حل جدول

نارفیق

ناجوانمرد

فرهنگ فارسی هوشیار

نارفیق

ناجوانمرد، نا دوست

معادل ابجد

نارفیق

441

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری