معنی نارمک

لغت نامه دهخدا

نارمک

نارمک. [م َ] (اِخ) دهی است از بخش شمیران تهران در 9هزارگزی جنوب شرقی تجریش و پنج هزارگزی راه شوسه ٔ دماوند به تهران، در دامنه واقع است. سردسیر است و صد تن سکنه دارد. آب آن از قنات است و محصولش غلات و انار. مردمش به زراعت و باغبانی مشغولند. راه فرعی دارد. قلعه خرابه ٔ قدیمی در آنجاست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 321).

حل جدول

نارمک

محله ای در خاور تهران

معادل ابجد

نارمک

311

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری